busur - بسور
The entry is a dictionary list for the word busur - بسور
بسور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ / بَ ] (اِ) بسول. پشول. بشور.
یشور. نفرین و دعای بد را گویند. (برهان) (از
جهانگیری) (ناظم الاطباء). دعای بد باشد و
آن را نفرین گویند. (سروری). دعای بد و
نفرین. بسولیده و بسوریده، نفرین کرده، و
بعضی ببای فارسی و ...
یشور. نفرین و دعای بد را گویند. (برهان) (از
جهانگیری) (ناظم الاطباء). دعای بد باشد و
آن را نفرین گویند. (سروری). دعای بد و
نفرین. بسولیده و بسوریده، نفرین کرده، و
بعضی ببای فارسی و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ع اِ) شیر که اسد باشد. (منتهی
الارب) (آنندراج). شیر بیشه. (ناظم الاطباء).
اسد به علت عبوس و قهر آن.
الارب) (آنندراج). شیر بیشه. (ناظم الاطباء).
اسد به علت عبوس و قهر آن.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ ] (ع مص) شتابی کردن و بیش از
وقت گرفتن. || غلبه نمودن. (منتهی الارب)
(آنندراج). || ترش رو گردیدن. (منتهی
الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). روی ترش
کردن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ...
وقت گرفتن. || غلبه نمودن. (منتهی الارب)
(آنندراج). || ترش رو گردیدن. (منتهی
الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). روی ترش
کردن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) وادیی است که در جنوب
یهودیه واقع شده و داود با چهارصد نفر از
بستگان خود از آنجا عبور کرد. (سفر اول
سموئیل ۳۰:۹ -۲۱) و همان مکانی می باشد
که آن را وادی شریع ...
یهودیه واقع شده و داود با چهارصد نفر از
بستگان خود از آنجا عبور کرد. (سفر اول
سموئیل ۳۰:۹ -۲۱) و همان مکانی می باشد
که آن را وادی شریع ...