buru - بروع
The entry is a dictionary list for the word buru - بروع
بروع Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ ] (ع مص) تمام شدن در فضل و
درگذشتن از اصحاب در دانش و مانند آن. (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بَراعة. و
رجوع به براعة و براعت شود. || به بالای
کوه شدن. (از ...
درگذشتن از اصحاب در دانش و مانند آن. (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد). بَراعة. و
رجوع به براعة و براعت شود. || به بالای
کوه شدن. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ رْ وَ ] (اِخ) بنت واثق. صحابیه
است و اصحاب حدیث بِروَع گویند. (منتهی
الارب).
است و اصحاب حدیث بِروَع گویند. (منتهی
الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ رْ وَ ] (اِخ) نام ناقهٔ عبید راعی
نمیری شاعر ابن حسین، و از اینجاست که
جریر جندل بن راعی را بروع می گفت. (منتهی
الارب).
نمیری شاعر ابن حسین، و از اینجاست که
جریر جندل بن راعی را بروع می گفت. (منتهی
الارب).
buru - بروع other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.