isaf - اعصاف
The entry is a dictionary list for the word isaf - اعصاف
اعصاف Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) برگ برآوردن
کشت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). بابرگ شدن کشت. (تاج المصادر
بیهقی). وقت چیدن شدن گشتن: اعصف
الزرع؛ حان ان یجز. (از اقرب الموارد).
|| سخت وزیدن باد. (منتهی الارب)
(آنندراج) ...
کشت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). بابرگ شدن کشت. (تاج المصادر
بیهقی). وقت چیدن شدن گشتن: اعصف
الزرع؛ حان ان یجز. (از اقرب الموارد).
|| سخت وزیدن باد. (منتهی الارب)
(آنندراج) ...