uruk - اروق
The entry is a dictionary list for the word uruk - اروق
اروق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ وَ ] (ع ص) اسبی که سوار آن نیزه
را میان هر دو گوش آن دراز کرده باشد.
(منتهی الارب). مقابل اَجمّ. || آنکه دو
دندان علیای او دراز باشد. (منتهی الارب).
درازدندان. (زوزنی). دندان دراز. ...
را میان هر دو گوش آن دراز کرده باشد.
(منتهی الارب). مقابل اَجمّ. || آنکه دو
دندان علیای او دراز باشد. (منتهی الارب).
درازدندان. (زوزنی). دندان دراز. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ترکی -مغولی، اِ) اروغ. اولاد.
احفاد. خاندان: و گفت خدای بزرگ
چنگیزخان و اروق او را برکشید. (جامع
التواریخ رشیدی).
احفاد. خاندان: و گفت خدای بزرگ
چنگیزخان و اروق او را برکشید. (جامع
التواریخ رشیدی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ترکی، اِ) به ترکی مشمش است.
(فهرست مخزن الادویة). اروک. (تحفهٔ حکیم
مؤمن). زردآلو. و امروز ترکان اَریک گویند.
(فهرست مخزن الادویة). اروک. (تحفهٔ حکیم
مؤمن). زردآلو. و امروز ترکان اَریک گویند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِخ) برادر بوقا معاصر سلطان
احمد و ارغون ایلخانان ایران. و اروق حاکم
بغداد بود. (حبیب السیر جزو ۱ از ج ۳ ص ۴۳
و ۴۴).
احمد و ارغون ایلخانان ایران. و اروق حاکم
بغداد بود. (حبیب السیر جزو ۱ از ج ۳ ص ۴۳
و ۴۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( اَ) [ تر - مغ . ] ( اِ.) = اروغ . اوروغ . اوروق : خانواده ، دودمان ، خویشان .
uruk - اروق other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.