Kasîm - قسیم
The entry is a dictionary list for the word Kasîm - قسیم
قسیم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (ع اِ) نصیب. ج، اَقْسِماء. جج،
اقاسیم. (اقرب الموارد) (منتهی الارب).
|| (ص) جمیل. (اقرب الموارد). مرد
صاحب جمال. (منتهی الارب). ج، قُسْم.
(اقرب الموارد) (منتهی الارب):
قسیم جسیم بسیم وسیم.سعدی
(بوستان).
|| ...
اقاسیم. (اقرب الموارد) (منتهی الارب).
|| (ص) جمیل. (اقرب الموارد). مرد
صاحب جمال. (منتهی الارب). ج، قُسْم.
(اقرب الموارد) (منتهی الارب):
قسیم جسیم بسیم وسیم.سعدی
(بوستان).
|| ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ ] (اِخ) شهرهایی است در اواسط
جزیرهٔ عربی واقع در ارتفاعات صحرا که
وادی رمه از آن ها میگذرد. این شهرها در
حدود ۲۵هزار جمعیت دارد. بعضی از آنان با
یمن و شام و عراق روابط بازرگانی دارند.
(ذیل المنجد).
جزیرهٔ عربی واقع در ارتفاعات صحرا که
وادی رمه از آن ها میگذرد. این شهرها در
حدود ۲۵هزار جمعیت دارد. بعضی از آنان با
یمن و شام و عراق روابط بازرگانی دارند.
(ذیل المنجد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(قَ س ) [ ع . ] 1 - (ص .) جمیل ، زیبا. 2 - بخش کننده . 3 - (اِ.) نصیب ، بهره .