Fasîh - فصیح
The entry is a dictionary list for the word Fasîh - فصیح
فصیح Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (ع ص) زبان آور. (منتهی
الارب). دارای فصاحت: رجل فصیح. (از
اقرب الموارد): وزیر پرسید که امیران را
چون ماندید؟... دانشمند به سخن آمد و فصیح
بود. (تاریخ بیهقی).
فصیحی کو سخن چون آب گفتی
سخن با ...
الارب). دارای فصاحت: رجل فصیح. (از
اقرب الموارد): وزیر پرسید که امیران را
چون ماندید؟... دانشمند به سخن آمد و فصیح
بود. (تاریخ بیهقی).
فصیحی کو سخن چون آب گفتی
سخن با ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فَ ] (اِخ) مولانا فصیح. شخصی
تواناست و در دانش بی نظیر و بی همتا و در
خدمت جوکی میرزا می بود و کتابت قصرهای
باغات او از شعر فصیح است و تتبع قصیدهٔ
مصنوع سلمان کرده و مخزن الاسرار ...
تواناست و در دانش بی نظیر و بی همتا و در
خدمت جوکی میرزا می بود و کتابت قصرهای
باغات او از شعر فصیح است و تتبع قصیدهٔ
مصنوع سلمان کرده و مخزن الاسرار ...
Fasîh - فصیح other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.