Asûf - عسوف
The entry is a dictionary list for the word Asûf - عسوف
عسوف Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ ] (ع ص) سخت ستمکار.
(منتهی الارب). ظَلوم. (اقرب الموارد).
بیدادگر. || گیرنده به سختی و قوت، گویند:
سلطان عسوف و عَسّاف. (از اقرب الموارد).
سخت گیرنده. (ناظم الاطباء). || بیراه.
(منتهی الارب).
(منتهی الارب). ظَلوم. (اقرب الموارد).
بیدادگر. || گیرنده به سختی و قوت، گویند:
سلطان عسوف و عَسّاف. (از اقرب الموارد).
سخت گیرنده. (ناظم الاطباء). || بیراه.
(منتهی الارب).