Müştefi - مشفقی

The entry is a dictionary list for the word Müştefi - مشفقی
مشفقی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مُ فِ ] (حامص) مهربانی و
نصيحتگری‌:
بر ملک و خانهٔ تو ملک مشفقی نمود
گر مشفقی نمود مر او را فلک، رواست.
فرخی.
اين سخن گفت و چون از اين پرداخت‌
مشفقی کرد و مهربانی ساخت.نظامی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مُ فِ ] (اِخ) بغدادی است و در
خدمت مولانا لسانی بلکه مولانا را، بجای‌
فرزند بود. بخدمت ارباب شعر رسيده و در
قوافی وقوفی دارد. جواب مطلع کمال‌
خجندی که:
سرو ديوانه شده از هوس بالايش‌
ميرود آب که زنجير نهد برپايش.
گفته، اين غزل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ مُ فِ ] (اِخ) آذر بيگدلی در آتشکده‌
آرد: به کرباس‌فروشی اوقات ميگذراند و
بسيار نيک‌ذات و خجسته‌صفات بود. از
اوست:
قاصدم مژده به بيماری اغيار آورد
جان فدايش که رساند خبری بهتر از اين.
و رجوع به آتشکدهٔ آذر چ سنگی ص‌260
شود.
Müştefi - مشفقی other entries

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.