رافعی
The entry is a dictionary list for the word رافعی
رافعی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (ص نسبی) منسوب است به
ابورافع. و او جد ابراهیم بن علی بن حسن بن
علی بن ابی رافع رافعی مدنی بود. (از انساب
سمعانی). || منسوب به رافع. (از لباب ...
ابورافع. و او جد ابراهیم بن علی بن حسن بن
علی بن ابی رافع رافعی مدنی بود. (از انساب
سمعانی). || منسوب به رافع. (از لباب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ابوالفضل العباس بن
محمدبن نصر السری بن هلال بن علاء. جزو
محدثان متوسط مصر بود. که در سال ۳۵۷
هـ . ق. در مصر درگذشت. (از حسن المحاضرة
فی اخبار مصر و القاهرة ص ۱۷۰).
محمدبن نصر السری بن هلال بن علاء. جزو
محدثان متوسط مصر بود. که در سال ۳۵۷
هـ . ق. در مصر درگذشت. (از حسن المحاضرة
فی اخبار مصر و القاهرة ص ۱۷۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) اسفراینی، عزالدین. بگفتهٔ
عوفی از رؤسای اسفراین و معارف خراسان
بود و هنر بسیار داشت و در شیوهٔ سیاقت و
دقایق محاسبت از اقران عهد ممتاز بود و با
این همه فضایل، طبعی چون آب زلال داشت،
چنانکه این ...
عوفی از رؤسای اسفراین و معارف خراسان
بود و هنر بسیار داشت و در شیوهٔ سیاقت و
دقایق محاسبت از اقران عهد ممتاز بود و با
این همه فضایل، طبعی چون آب زلال داشت،
چنانکه این ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) اسماعیل بن حکم رافعی.
از آل ابی رافع و از موالی حضرت رسول (ص)
بود و رافعی گفتن نیز بجهت انتساب بجد
مذکورش میباشد. (از ریحانة الادب ج ۲ بنقل
تنقیح المقال).
از آل ابی رافع و از موالی حضرت رسول (ص)
بود و رافعی گفتن نیز بجهت انتساب بجد
مذکورش میباشد. (از ریحانة الادب ج ۲ بنقل
تنقیح المقال).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) ایوب بن حسن رافعی.
عموی ابراهیم بن علی بن حسن رافعی بود.
برادرزاده اش از او روایت دارد. (از انساب
سمعانی).
عموی ابراهیم بن علی بن حسن رافعی بود.
برادرزاده اش از او روایت دارد. (از انساب
سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) تقی الدین عبدالمجیدبن
عبدالغنی بن احمد رافعی فاروقی. او راست: ۱
- الافلاذ الزبرجدیة فی مدائح العترة الطاهریة
الاحمدیة. ۲ -الفرائد الرافعیة فی مدائح
الحضرة الرفاعیة. (از معجم المطبوعات ج ۱).
و ...
عبدالغنی بن احمد رافعی فاروقی. او راست: ۱
- الافلاذ الزبرجدیة فی مدائح العترة الطاهریة
الاحمدیة. ۲ -الفرائد الرافعیة فی مدائح
الحضرة الرفاعیة. (از معجم المطبوعات ج ۱).
و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) حسین بن محمدبن جعفر.
رجوع به حسین خالع در این لغت نامه و
ریحانة الادب ج ۲ شود.
رجوع به حسین خالع در این لغت نامه و
ریحانة الادب ج ۲ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) خلوتی، محمد بدرالدین
خلوتی. او راست: بدیع التحبیر شرح ترجمان
التحبیر، چ علمیه ۱۳۱۳ هـ . ق. (از معجم
المطبوعات ج ۱).
خلوتی. او راست: بدیع التحبیر شرح ترجمان
التحبیر، چ علمیه ۱۳۱۳ هـ . ق. (از معجم
المطبوعات ج ۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) زرقی، ابوالحسن محمدبن
اسحاق بن ابراهیم بن افلح بن رافع بن ابراهیم بن
افلح بن عبدالرحمن بن رفاعةبن رافع انصاری
رافعی زرقی. منسوب بجد اعلای خویش
است که نقیب انصار در بغداد بود و او ...
اسحاق بن ابراهیم بن افلح بن رافع بن ابراهیم بن
افلح بن عبدالرحمن بن رفاعةبن رافع انصاری
رافعی زرقی. منسوب بجد اعلای خویش
است که نقیب انصار در بغداد بود و او ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) شیخ کمال الدین
عبدالرحمان از عالمانی بود که سلطان احمد
تگودار مغول، او را بسمت تولیت و
شیخ الاسلامی کل ممالک ایران و عراق
انتخاب کرد و تمام اوقاف قلمرو حکومت
خود را تحت امر او قرار ...
عبدالرحمان از عالمانی بود که سلطان احمد
تگودار مغول، او را بسمت تولیت و
شیخ الاسلامی کل ممالک ایران و عراق
انتخاب کرد و تمام اوقاف قلمرو حکومت
خود را تحت امر او قرار ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) عبدالرحمان افندی. وکیل
دادگستری بود. او راست: نقاباة التعاون
الزراعیة. (شرکتهای تعاونی کشاورزی) چ
مصر ۱۳۳۲ هـ . ق. (از معجم المطبوعات ج ۱).
دادگستری بود. او راست: نقاباة التعاون
الزراعیة. (شرکتهای تعاونی کشاورزی) چ
مصر ۱۳۳۲ هـ . ق. (از معجم المطبوعات ج ۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) فاروقی طرابلسی.
عبدالغنی بن احمدبن عبدالقادر رافعی فاروقی
طرابلسی. او راست: ترصیع الجواهر المکیة
فی تزکیة الاخلاق المرضیة (در تصوف). (از
معجم المطبوعات ج ۱). و رجوع به الاعلام
زرکلی ج ۳ چ ۲ شود.
عبدالغنی بن احمدبن عبدالقادر رافعی فاروقی
طرابلسی. او راست: ترصیع الجواهر المکیة
فی تزکیة الاخلاق المرضیة (در تصوف). (از
معجم المطبوعات ج ۱). و رجوع به الاعلام
زرکلی ج ۳ چ ۲ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) فاروقی طرابلسی،
عبدالقادر سعیدبن عبدالقادر رافعی فاروقی
طرابلسی. وی عموی سید محمد رافعی کبتی
در قاهره بود. او راست: ۱ -احیاء القلوب، چ
مصر ۱۳۱۵ هـ . ق. ۲ -الزهر ...
عبدالقادر سعیدبن عبدالقادر رافعی فاروقی
طرابلسی. وی عموی سید محمد رافعی کبتی
در قاهره بود. او راست: ۱ -احیاء القلوب، چ
مصر ۱۳۱۵ هـ . ق. ۲ -الزهر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) فاروقی، عبدالقادربن
مصطفی (۱۳۲۳ -۱۲۴۸). مفتی سرزمین
مصر و پیشوای حنفیان بود. او راست:
التحریر المختار لرد المحتار (فقه حنفی) چ
مصر ۱۳۲۳ هـ . ق. (از معجم المطبوعات ج ۱).
و رجوع به ...
مصطفی (۱۳۲۳ -۱۲۴۸). مفتی سرزمین
مصر و پیشوای حنفیان بود. او راست:
التحریر المختار لرد المحتار (فقه حنفی) چ
مصر ۱۳۲۳ هـ . ق. (از معجم المطبوعات ج ۱).
و رجوع به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) فاروقی. محمد رشیدبن
عبدالقادربن مصطفی رافعی فاروقی. او
راست: ترجمة الرافعی، یا ترجمة الشیخ
عبدالقادر رافعی فاروقی حنفی. که پسرش
شیخ محمد رشید آن را تألیف کرده و در
مطبعة التقدم بسال ۱۳۲۳ هـ . ق. چ ...
عبدالقادربن مصطفی رافعی فاروقی. او
راست: ترجمة الرافعی، یا ترجمة الشیخ
عبدالقادر رافعی فاروقی حنفی. که پسرش
شیخ محمد رشید آن را تألیف کرده و در
مطبعة التقدم بسال ۱۳۲۳ هـ . ق. چ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) محمد افندی محمود. او
راست: شرح الهاشمیات. اصل هاشمیات
متعلق به کمیت بن زید اسدی کوفی است که
در آن مدح و منقبت بنی هاشم و جور و ستم
بنی امیه را بنظم آورده است.
محمد محمود ...
راست: شرح الهاشمیات. اصل هاشمیات
متعلق به کمیت بن زید اسدی کوفی است که
در آن مدح و منقبت بنی هاشم و جور و ستم
بنی امیه را بنظم آورده است.
محمد محمود ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) مدنی. ابراهیم بن علی بن
حسن بن علی بن ابی رافع مدنی از اهل مدینه.
راوی بود و از پدر و عمش ایوب بن حسن
رافعی روایت کرد. وی به بغداد رفت و در
آنجا درگذشت. (از ...
حسن بن علی بن ابی رافع مدنی از اهل مدینه.
راوی بود و از پدر و عمش ایوب بن حسن
رافعی روایت کرد. وی به بغداد رفت و در
آنجا درگذشت. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ فِ ] (اِخ) مصطفی افندی صادق. از
شعرای عصر مجیدین و از نویسندگان پیرو
سبک متقدمان مصر بوده که در شعر از سبک
متنبی و ابن رومی و دیگر گویندگان معانی
پیروی میکرده است. او راست: ۱
شعرای عصر مجیدین و از نویسندگان پیرو
سبک متقدمان مصر بوده که در شعر از سبک
متنبی و ابن رومی و دیگر گویندگان معانی
پیروی میکرده است. او راست: ۱