طوغان
The entry is a dictionary list for the word طوغان
طوغان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) نامی که چون عمرو و زید (در
عربی) و پیِر و پُل (در فرانسه) استعمال شود
چنانکه درین شعر با تگین یکجا یاد شده :
پند از هر کس که گوید گوش دار
گر مثل طوغانش گوید یا تگین.
ناصرخسرو.
عربی) و پیِر و پُل (در فرانسه) استعمال شود
چنانکه درین شعر با تگین یکجا یاد شده :
پند از هر کس که گوید گوش دار
گر مثل طوغانش گوید یا تگین.
ناصرخسرو.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) از سران لشکری اولجایتو
سلطان و ظاهراً پسر امیر دانشمند بهادر
سردار اولجایتوست. وی در فتح گیلان (۷۰۶
هـ . ق.) همراه سلطان بود و نیز پس از کشته
شدن امیر دانشمند بهادر به نیرنگ غوریان در
پای قلعهٔ اختیارالدین به دست ...
سلطان و ظاهراً پسر امیر دانشمند بهادر
سردار اولجایتوست. وی در فتح گیلان (۷۰۶
هـ . ق.) همراه سلطان بود و نیز پس از کشته
شدن امیر دانشمند بهادر به نیرنگ غوریان در
پای قلعهٔ اختیارالدین به دست ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) شحنهٔ قهستان و از امرای
سخن سنج و زیرک مغول و از مقربین درگاه
ارغون و همان کسی است که خواجه
وجیه الدین هنگام حساب خواستن ارغون از
او به صوابدید ناصحان ابیات ذیل را به وی
نوشت:
چون ز ...
سخن سنج و زیرک مغول و از مقربین درگاه
ارغون و همان کسی است که خواجه
وجیه الدین هنگام حساب خواستن ارغون از
او به صوابدید ناصحان ابیات ذیل را به وی
نوشت:
چون ز ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طَ ] (اِخ) دهی از دهستان
اسفندآباد بخش قروهٔ شهرستان سنندج در
۲۰ هزارگزی شمال خاوری قروه و ۴
هزارگزی شمال باختر دلبران. تپه ماهور و
سردسیر با ۳۰۲ تن سکنه. آب آن از چشمه.
محصول آنجا غلات، لبنیات و حبوبات. شغل ...
اسفندآباد بخش قروهٔ شهرستان سنندج در
۲۰ هزارگزی شمال خاوری قروه و ۴
هزارگزی شمال باختر دلبران. تپه ماهور و
سردسیر با ۳۰۲ تن سکنه. آب آن از چشمه.
محصول آنجا غلات، لبنیات و حبوبات. شغل ...