درزی
The entry is a dictionary list for the word درزی
درزی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (ص، اِ) خیاط. (آنندراج). کسی
که خیاطی می کند و جامه می دوزد.
(ناظم الاطباء). خیاط. (تاج العروس). جامه
دوز و آن فارسی است و عرب از فارسی
گرفته است چه درزن در فارسی به معنی ...
که خیاطی می کند و جامه می دوزد.
(ناظم الاطباء). خیاط. (تاج العروس). جامه
دوز و آن فارسی است و عرب از فارسی
گرفته است چه درزن در فارسی به معنی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ رَ / دُ ] (ص نسبی) منسوب به
طایفهٔ دروز که از اهالی شامات بوده اند.
(ناظم الاطباء). واحد دروز، که طایفه ای
هستند باطنی مذهب و دارای معتقدات سری.
(از اقرب الموارد). رجوع به دروز و دروزیه ...
طایفهٔ دروز که از اهالی شامات بوده اند.
(ناظم الاطباء). واحد دروز، که طایفه ای
هستند باطنی مذهب و دارای معتقدات سری.
(از اقرب الموارد). رجوع به دروز و دروزیه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دُ / دَ ] (اِخ) محمدبن اسماعیل
درزی، مکنی به ابوعبداللََّه. از صاحبان دعوت
برای تألیه و پرستش الحاکم بأمراللََّه عبیدی
فاطمی. نسبت طایفهٔ درزیه به اوست. گویند
که او ایرانی الاصل است و در اواخر سال ۴۰۷
هـ . ...
درزی، مکنی به ابوعبداللََّه. از صاحبان دعوت
برای تألیه و پرستش الحاکم بأمراللََّه عبیدی
فاطمی. نسبت طایفهٔ درزیه به اوست. گویند
که او ایرانی الاصل است و در اواخر سال ۴۰۷
هـ . ...