یلواج
The entry is a dictionary list for the word یلواج
یلواج Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ لَ ] (ترکی، اِ) از «یولاووج»
ترکی به معنی پیغمبر و راهنما. و در فارسی به
ضرورت به سکون لام نیز آمده است. رسول.
فرستاده :
هریک عجمی ولی لغزگوی
یلواج شناس تنگری جوی.
خاقانی (تحفةالعراقین).
خسرو ذوالجلالتین ...
ترکی به معنی پیغمبر و راهنما. و در فارسی به
ضرورت به سکون لام نیز آمده است. رسول.
فرستاده :
هریک عجمی ولی لغزگوی
یلواج شناس تنگری جوی.
خاقانی (تحفةالعراقین).
خسرو ذوالجلالتین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ یَ لَ ] (اِخ) صاحب اعظم حاکم
ممالک ختای یعنی چین شمالی در عهد
اوکتای قاآن بن چنگیزخان. (یادداشت
مؤلف). به زبان مغولی به معنی فرستاده و پیک
است و محمود یلواج از مسلمانان ماوراءالنهر
و یکی از سه تن ...
ممالک ختای یعنی چین شمالی در عهد
اوکتای قاآن بن چنگیزخان. (یادداشت
مؤلف). به زبان مغولی به معنی فرستاده و پیک
است و محمود یلواج از مسلمانان ماوراءالنهر
و یکی از سه تن ...