Efrâs - افراس
The entry is a dictionary list for the word Efrâs - افراس
افراس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) اسبان و این جمع فرس
است که بمعنی اسب باشد. (غیاث اللغات). جِ
فَرَس، بمعنی اسب. (آنندراج) (منتهی
الارب): از ترس و هراس با سلاح و
افراس خود را در آن آب... بر ...
است که بمعنی اسب باشد. (غیاث اللغات). جِ
فَرَس، بمعنی اسب. (آنندراج) (منتهی
الارب): از ترس و هراس با سلاح و
افراس خود را در آن آب... بر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) گرفتن مال را و
چیزی گذاشتن از آن. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء). || غفلت
کردن شبان تا گرگ گوسپندی از رمهٔ وی ببرد.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
گرگ از رمه ای گوسفند ...
چیزی گذاشتن از آن. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء). || غفلت
کردن شبان تا گرگ گوسپندی از رمهٔ وی ببرد.
(منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
گرگ از رمه ای گوسفند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِ) خیمه. (برهان) (هفت قلزم).
چادر. خیمه. خرگاه. دیوار خیمه. (ناظم
الاطباء). || قنات. (برهان) (هفت قلزم).
در برهان بمعنی خیمه و قنات آورده ولی در
فرهنگها نیافته ام. (آنندراج) (انجمن آرای
ناصری).
چادر. خیمه. خرگاه. دیوار خیمه. (ناظم
الاطباء). || قنات. (برهان) (هفت قلزم).
در برهان بمعنی خیمه و قنات آورده ولی در
فرهنگها نیافته ام. (آنندراج) (انجمن آرای
ناصری).