بود
The entry is a dictionary list for the word بود
بود Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
بود [مفرد]
• البود: (حس) وحدة لقياس سرعة بثّ البيانات، وهي تساوي عادة واحد بِت لكلِّ ثانية.
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
بود: بادَ الشيءُ بَواداً: ظهر، وسنذكره في الياء أَيضاً. والبَوْدُ: البئر.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مص مرخم، اِمص) بودن. وجود.
(فرهنگ فارسی معین). هستی. (شرفنامهٔ
منیری). موجود چنانچه معدوم، نابود.
(آنندراج):
چو اندیشهٔ بود گردد دراز
همی گشت باید سوی خاک باز.فردوسی.
چون همی بود ما بفرساید
بودنی از چه می پدید آید.ناصرخسرو.
جان و دل را از من آن جانان دلبر ...
(فرهنگ فارسی معین). هستی. (شرفنامهٔ
منیری). موجود چنانچه معدوم، نابود.
(آنندراج):
چو اندیشهٔ بود گردد دراز
همی گشت باید سوی خاک باز.فردوسی.
چون همی بود ما بفرساید
بودنی از چه می پدید آید.ناصرخسرو.
جان و دل را از من آن جانان دلبر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ ] (ع اِ) چاه. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب
الموارد).
(آنندراج) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب
الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مص مر.) 1 - وجود. 2 - هستی ، سرمایه . بو دادن (دَ) (مص ل .) تفت دادن چیزی روی
آتش ، مانند تخمه و فندق و پسته و بادام و ذرت .
آتش ، مانند تخمه و فندق و پسته و بادام و ذرت .