شعبان
The entry is a dictionary list for the word شعبان
شعبان Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
şaban
Arapça - Türkçe sözlük
شَعْبَان
şaban
Anlamı: ay takviminin sekizinci ayı
Farsça - Türkçe sözlük
şaban
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
شَعْبانُ [مفرد]: ج شعبانات وشعابينُ: الشّهر الثّامن من شهور السَّنة الهجريَّة، يأتي بعد رَجَب ويليه رمضان "ليلة النِّصف من شعبان"| يُدْخِلُ شعبان في رمضَان: يخلط بين الأمور.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (ع اِ) نام ماه هشتم از ماههای
تازیان. ج، شَعبانات، شَعابین. (از اقرب
الموارد) (از ناظم الاطباء). نام ماهی که در
دورهٔ جاهلی عاذل می گفتند. (از السامی فی
الاسامی) (منتهی الارب). نام ماه شعبان بدان ...
تازیان. ج، شَعبانات، شَعابین. (از اقرب
الموارد) (از ناظم الاطباء). نام ماهی که در
دورهٔ جاهلی عاذل می گفتند. (از السامی فی
الاسامی) (منتهی الارب). نام ماه شعبان بدان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) نام قبیله ای از حمیر در
یمن. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب).
یمن. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) نام آبی مر بنی ابی بکربن
کلاب را. (منتهی الارب) (از معجم البلدان) (از
ناظم الاطباء).
کلاب را. (منتهی الارب) (از معجم البلدان) (از
ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) دهی از دهستان کسبایر
بخش حومهٔ شهرستان بجنورد. سکنهٔ آن
۲۸۷ تن. آب آن از چشمه و محصول آنجا
غلات و بن شن و میوه است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۹).
بخش حومهٔ شهرستان بجنورد. سکنهٔ آن
۲۸۷ تن. آب آن از چشمه و محصول آنجا
غلات و بن شن و میوه است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) دهی از دهستان خدابندهٔ
بخش قیدار شهرستان زنجان. سکنهٔ آن ۳۰۷
تن و آب آن از چشمه سار و محصول آنجا
غلات و بن شن است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۲).
بخش قیدار شهرستان زنجان. سکنهٔ آن ۳۰۷
تن و آب آن از چشمه سار و محصول آنجا
غلات و بن شن است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن اسحاق اسراییلی،
معروف به ابن حافی متطبب. او راست:
رساله ای در دخان (تنباکو) و آن را از
اسپانیایی (تألیف موروس) به عربی ترجمه
کرده است. (یادداشت مؤلف).
معروف به ابن حافی متطبب. او راست:
رساله ای در دخان (تنباکو) و آن را از
اسپانیایی (تألیف موروس) به عربی ترجمه
کرده است. (یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن حسین قسطمونی. او
راست: رساله ای فی معدل النهار و العمل بآلته.
(یادداشت مؤلف).
راست: رساله ای فی معدل النهار و العمل بآلته.
(یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ابن محمدبن داود الآثاری
قرشی عثمانی موصلی یا مصری، مکنی به
ابوسعید و ملقب به زین الدین متوفای سال
۸۲۸ هـ . ق. او راست: ۱- کفایةالغلام فی
اعراب الکلام. ۲
قرشی عثمانی موصلی یا مصری، مکنی به
ابوسعید و ملقب به زین الدین متوفای سال
۸۲۸ هـ . ق. او راست: ۱- کفایةالغلام فی
اعراب الکلام. ۲
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ ] (اِخ) ناصرالدین اشرف بن
حسین بن ناصربن فلاون. یکی از پادشاهان
ممالیک بحری (جلوس ۷۷۸ -۷۶۴ هـ . ق.)
وی در مقابل حملات عماره پادشاه قبرس به
سفاین طرابلس شام و اسکندریه دفاع کرد.
(فرهنگ ...
حسین بن ناصربن فلاون. یکی از پادشاهان
ممالیک بحری (جلوس ۷۷۸ -۷۶۴ هـ . ق.)
وی در مقابل حملات عماره پادشاه قبرس به
سفاین طرابلس شام و اسکندریه دفاع کرد.
(فرهنگ ...