لطفی

The entry is a dictionary list for the word لطفی
لطفی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) شاعری است و این شعر او
راست:
ز سوز سینه فریاد از دل ناشاد برخیزد
بلی در خانه آتش چون فتد فریاد برخیزد
به آن زلف و رخ و بالا به هر جا بگذری آنجا
همه سنبل دمد، گل بشکفد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) شاعری اصفهانی است و
این بیت او راست:
بکش خنجر که جان بهر تو ای نازک میان دارم
تو خنجر در میان داری و من جان در میان دارم.
(قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) (مولانا...) از تاشکند بود،
حسن تمام داشت و بر جوانی دیگر عاشق بود
و موی سر برگذاشت، این مطلع را در آن محل
گفته:
ساخت بی لیلی وشی ژولیده مو گردون مرا
یک سر مو فرق نتوان کرد از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) نام شاعری از مردم تبریز.
پدر وی عرفی به کمانگری مشهور بوده است.
وی به سیاحت هندوستان رفت و از
جهانگیری شاه نواخت یافت و موزون الملک
عنوان گرفت. این بیت او راست:
ز روزگار بود تلخکامی همه کس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) نام شاعری سبزواری. این
بیت او راست:
عشق باید به کمال ارنه زلیخا ز چه رو
پنجه در پنجه کند جذبهٔ یعقوبی را.
(قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) شاعر طهرانی. پدر و جد
وی به صرافی شهرت داشته اند. این بیت او
راست:
آه کز دیدن او گریه برآورد مرا
آخر این گریه بلائی به سر آورد مرا.
(قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) نام شاعری از مردم کشمیر
و برهمنی مذهب. این بیت او راست:
یقینم شد که از درددل زارم خبر دارد
که هر دم بهر من تدبیر آزاری دگر دارد.
(قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) شاعری از مردم نیشابور و
همین یک شعر از او یادگار است:
چه لازم است تو بدنام قتل ما باشی
ستاره ای و سپهری و روزگاری هست.
(آتشکدهٔ آذر ص ۱۳۱) (قاموس الاعلام
ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) از شعرا و ظرفای نیک
مشهد و به داشتن معانی لطیف و ظریف
مشهور باشد. این بیت او راست:
شد چو مهمان من آن شمع شب افروز امشب
کاش تا صبح قیامت نشود روز امشب.
(مجالس النفائس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) (مولانا...) رونی. از مردم
ماوراءالنهر و معاصر و مصاحب جامی شاعر
معروف و وی ملک الکلام زمان خود بوده، در
ترکی بی نظیر و دیوان ترکی او مشهور و
دلپذیر است و بسیار مطلعهای متعذرالجواب
دارد. از آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) شیرازی. از مجردان زمان و
از سیاحان اوان خود بوده و سیاحت ممالک
ایران و هندوستان کرده و در هندوستان وفات
یافته. این رباعی از اوست:
شد عارف و عامی همه را عار از من
بدنامی بت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) محمد. رجوع به محمد
لطفی جمعه شود. (معجم المطبوعات ج ۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) مولانا لطف اللََّه بن حسن
توقاتی، مقتول به سال ۹۰۰ هـ . ق. او راست:
حاشیه بر شرح مفتاح سید، رسالة فی الذبح،
تعلیقه بر اوائل شرح مواقف سید، المطالب
الالهیة و متن آن در باب علوم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ لُ ] (اِخ) نوائی. او را دیوانی است به
ترکی.
لطفی other entries

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.