سیس
The entry is a dictionary list for the word سیس
سیس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(هزوارش، اِ) اسب جلد و تند و تیز
باشد. (برهان) (جهانگیری). قیاس کنید با
«سیسو» (اسب) در زبان اکدی و آشوری که
در آرامی «سوسیا» شده و بصورت
هزوارش وارد پهلوی گردیده. رجوع به
سوسبار شود. (از حاشیهٔ برهان قاطع چ
معین): ...
باشد. (برهان) (جهانگیری). قیاس کنید با
«سیسو» (اسب) در زبان اکدی و آشوری که
در آرامی «سوسیا» شده و بصورت
هزوارش وارد پهلوی گردیده. رجوع به
سوسبار شود. (از حاشیهٔ برهان قاطع چ
معین): ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام یکی از دهستانهای پنجگانهٔ
شهرستان شبستر شهرستان تبریز. از ۱۲
آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته جمعیت
آن در حدود ۱۰۸۳۳ تن است. از قرای مهم
آن علیشاه، ساربانقلی، امیرزکریا، ملکزاده و
کندرود را می توان نام برد. (از فرهنگ ...
شهرستان شبستر شهرستان تبریز. از ۱۲
آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته جمعیت
آن در حدود ۱۰۸۳۳ تن است. از قرای مهم
آن علیشاه، ساربانقلی، امیرزکریا، ملکزاده و
کندرود را می توان نام برد. (از فرهنگ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) قصبهٔ مرکز دهستان سیس بخش
شبستر شهرستان تبریز. دارای ۳۲۶۹ تن
سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات،
جو و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری
است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۴).
شبستر شهرستان تبریز. دارای ۳۲۶۹ تن
سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات،
جو و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری
است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۴).