عیسی
The entry is a dictionary list for the word عیسی
عیسی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِ) یا گل عیسی. بته ای است به
مقدار ذرعی که گلی زرد دارد و اول غروب
گلهای آن با آوازی که دهد بشکفد. (یادداشت
مرحوم دهخدا).
مقدار ذرعی که گلی زرد دارد و اول غروب
گلهای آن با آوازی که دهد بشکفد. (یادداشت
مرحوم دهخدا).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) نام چند تن از تابعیان و
محدثان است. رجوع به منتهی الارب شود.
محدثان است. رجوع به منتهی الارب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ظاهراً نام بربطزنی
بوده که رودکی در بیت ذیل از او نام برده
است :
بربط عیسی و فرشهای فوادی
چنگ مدک نیر و نای چابک جانان.
رجوع به شرح احوال رودکی تألیف سعید
نفیسی ...
بوده که رودکی در بیت ذیل از او نام برده
است :
بربط عیسی و فرشهای فوادی
چنگ مدک نیر و نای چابک جانان.
رجوع به شرح احوال رودکی تألیف سعید
نفیسی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) (میرزا...) مشهور به میرزا
بزرگ قائم مقام. از وزرای فتحعلی شاه، و پدر
میرزا ابوالقاسم قائم مقام. رجوع به قائم مقام
شود.
بزرگ قائم مقام. از وزرای فتحعلی شاه، و پدر
میرزا ابوالقاسم قائم مقام. رجوع به قائم مقام
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) تیره ای است از شعبهٔ
جبارهٔ ایل عرب، از ایلات خمسهٔ فارس. (از
جغرافیای سیاسی کیهان ص ۸۷).
جبارهٔ ایل عرب، از ایلات خمسهٔ فارس. (از
جغرافیای سیاسی کیهان ص ۸۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) دهی از بخش پشت آب
شهرستان زابل با ۴۴۱ تن سکنه. آب آن از
رودخانهٔ هیرمند و محصول آن غلات است.
(از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
شهرستان زابل با ۴۴۱ تن سکنه. آب آن از
رودخانهٔ هیرمند و محصول آن غلات است.
(از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن أبان بن صدقة، مکنی
به ابوموسی. قاضی و از فقیهان بزرگ حنفی
بود. وی روزگاری در خدمت منصور عباسی
بود و مدت ده سال قضاء بصره را بر عهده
داشت و بسال ۲۲۱ هـ ...
به ابوموسی. قاضی و از فقیهان بزرگ حنفی
بود. وی روزگاری در خدمت منصور عباسی
بود و مدت ده سال قضاء بصره را بر عهده
داشت و بسال ۲۲۱ هـ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن ابراهیم ربعی، مکنی
به ابومحمد. وی لغوی و از اهالی یمن بود و
بسال ۴۸۰ هـ . ق. در «احاطة» درگذشت. او
راست: نظام الغریب، در لغت. (از الاعلام
زرکلی از بغیةالوعاة و کشف الظنون).
به ابومحمد. وی لغوی و از اهالی یمن بود و
بسال ۴۸۰ هـ . ق. در «احاطة» درگذشت. او
راست: نظام الغریب، در لغت. (از الاعلام
زرکلی از بغیةالوعاة و کشف الظنون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن ابراهیم سیار، مولی
قریش. محدث. رجوع به ابوعمرو (عیسی...)
شود.
قریش. محدث. رجوع به ابوعمرو (عیسی...)
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن ادریس بن محمدبن
سلیمان حسنی طالبی، مکنی به ابوالعیش.
وی از امرای آل سلیمان بن عبداللََّه بود. در
تلمسان متولد شد و شهر «جراوة» را بساخت
و امارت آن را خود به عهده گرفت و در ...
سلیمان حسنی طالبی، مکنی به ابوالعیش.
وی از امرای آل سلیمان بن عبداللََّه بود. در
تلمسان متولد شد و شهر «جراوة» را بساخت
و امارت آن را خود به عهده گرفت و در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن اسحاق بن زرعةبن
مرقس بغدادی، مکنی به ابوعلی. معاصر
ابن الندیم. سال تولد او در الاعلام زرکلی
۳۷۱ هـ . ق. و وفاتش ۴۴۸ ضبط شده است.
رجوع به ابن زرعة و ابوعلی و مآخذ ذیل ...
مرقس بغدادی، مکنی به ابوعلی. معاصر
ابن الندیم. سال تولد او در الاعلام زرکلی
۳۷۱ هـ . ق. و وفاتش ۴۴۸ ضبط شده است.
رجوع به ابن زرعة و ابوعلی و مآخذ ذیل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن اسماعیل الظافربن
حافظ عبیدی فاطمی، مکنی به ابوالقاسم و
ملقب به الفائز بنصر اللََّه. از خلفای فاطمی
مصر بود. وی بسال ۵۴۴ هـ . ق. در قاهره
متولد شد و در سال ۵۵۵ در همان ...
حافظ عبیدی فاطمی، مکنی به ابوالقاسم و
ملقب به الفائز بنصر اللََّه. از خلفای فاطمی
مصر بود. وی بسال ۵۴۴ هـ . ق. در قاهره
متولد شد و در سال ۵۵۵ در همان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن الملک العادل
محمدبن ایوب، ملقب به شرف الدین ایوبی.
سلطان شام و از ملوک دانشمند بشمار
میرفت. وی بسال ۵۷۶ هـ . ق. در قاهره متولد
شد. بلاد ساحل و غور و فلسطین و قدس و
کرک و ...
محمدبن ایوب، ملقب به شرف الدین ایوبی.
سلطان شام و از ملوک دانشمند بشمار
میرفت. وی بسال ۵۷۶ هـ . ق. در قاهره متولد
شد. بلاد ساحل و غور و فلسطین و قدس و
کرک و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن اوس بن عصبة، از
بنی عبداللََّه بن مالک، از نزار. مکنی و مشهور
به ابوالجُوَیریهٔ عبدی. شاعری نیکوپرداز بود
و مدتی در خراسان اقامت کرد و سپس ساکن
عراق گشت. و در حدود سال ۱۲۰ هـ . ...
بنی عبداللََّه بن مالک، از نزار. مکنی و مشهور
به ابوالجُوَیریهٔ عبدی. شاعری نیکوپرداز بود
و مدتی در خراسان اقامت کرد و سپس ساکن
عراق گشت. و در حدود سال ۱۲۰ هـ . ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن جریر صفری. از
امرای صفریه در سجلماسه بود و بسال ۱۵۵
هـ . ق. به دست برخی از یاران خود کشته شد.
(از الاعلام زرکلی از ابن اثیر ج ۶ ص ۳).
امرای صفریه در سجلماسه بود و بسال ۱۵۵
هـ . ق. به دست برخی از یاران خود کشته شد.
(از الاعلام زرکلی از ابن اثیر ج ۶ ص ۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن جعفربن منصور
عباسی. از فرماندهان دولت بنی عباس و
برادر زبیده و پسرعم هارون الرشید بود. وی
در حدود سال ۱۸۵ هـ . ق. در عمان کشته شد.
رجوع به الاعلام زرکلی و تحفةالاعیان ج ۱
ص ۸۹ ...
عباسی. از فرماندهان دولت بنی عباس و
برادر زبیده و پسرعم هارون الرشید بود. وی
در حدود سال ۱۸۵ هـ . ق. در عمان کشته شد.
رجوع به الاعلام زرکلی و تحفةالاعیان ج ۱
ص ۸۹ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن جنید شیرازی. وی
پسر معین الدین ابوالقاسم جنید شیرازی مؤلف
«شَدُّالازار فی حط الاوزار عن زوار المزار»
است که این کتاب پدر خود را به فارسی
ترجمه کرده و نام آن را «ملتمس الاحباء
خالصاً من ...
پسر معین الدین ابوالقاسم جنید شیرازی مؤلف
«شَدُّالازار فی حط الاوزار عن زوار المزار»
است که این کتاب پدر خود را به فارسی
ترجمه کرده و نام آن را «ملتمس الاحباء
خالصاً من ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن خالدبن ولید، از
فرزندان حارث بن هشام مخزومی، مکنی به
ابوسعد. وی از شعرای نیکوپرداز بغداد بود و
دعبل خزاعی را هجو کرد. عیسی در حدود
سال ۲۳۰ هـ . ق. درگذشت. (از الاعلام زرکلی
از سمطاللآلی ...
فرزندان حارث بن هشام مخزومی، مکنی به
ابوسعد. وی از شعرای نیکوپرداز بغداد بود و
دعبل خزاعی را هجو کرد. عیسی در حدود
سال ۲۳۰ هـ . ق. درگذشت. (از الاعلام زرکلی
از سمطاللآلی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن دیناربن واقد غاطفی،
مکنی به ابوعبداللََّه. از فقیهان مشهور اندلس
بود و یگانه فتوی دهندهٔ عصر خویش بشمار
میرفت. وی بسال ۲۱۲ هـ . ق. در طلیطلة
درگذشت. (از الاعلام زرکلی از بغیةالملتمس
و ابن الفرضی).
مکنی به ابوعبداللََّه. از فقیهان مشهور اندلس
بود و یگانه فتوی دهندهٔ عصر خویش بشمار
میرفت. وی بسال ۲۱۲ هـ . ق. در طلیطلة
درگذشت. (از الاعلام زرکلی از بغیةالملتمس
و ابن الفرضی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن روضة. از موالی و
مصاحبان منصور خلیفهٔ عباسی. ظاهراً او
نخستین کس از متکلمان امامیه است و به
تألیف کتابی درباب امامت پرداخت و در این
باب با مخالفان این فرقه مناظره کرد. (از
خاندان نوبختی ص ...
مصاحبان منصور خلیفهٔ عباسی. ظاهراً او
نخستین کس از متکلمان امامیه است و به
تألیف کتابی درباب امامت پرداخت و در این
باب با مخالفان این فرقه مناظره کرد. (از
خاندان نوبختی ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن زیدبن علی بن
حسین بن علی بن ابی طالب (ع)، مکنی به
ابویحیی و ملقب به موتم الاشبال. سبب لقبش
این بود که وی ماده شیری را بکشت لذا او را
«یتیم کنندهٔ بچه ...
حسین بن علی بن ابی طالب (ع)، مکنی به
ابویحیی و ملقب به موتم الاشبال. سبب لقبش
این بود که وی ماده شیری را بکشت لذا او را
«یتیم کنندهٔ بچه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن سلیمان شیزری.
محدث است. رجوع به اموسی (عیسی...)
شود.
محدث است. رجوع به اموسی (عیسی...)
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن سنجربن بهرام بن
جبریل اربلی حاجری، مکنی به ابویحیی و
ملقب به حسام الدین. شاعری نیکوپرداز بود.
اصل وی از ترکان میباشد و از اهالی اربل
بوده است. و به سبب ...
جبریل اربلی حاجری، مکنی به ابویحیی و
ملقب به حسام الدین. شاعری نیکوپرداز بود.
اصل وی از ترکان میباشد و از اهالی اربل
بوده است. و به سبب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن شیخ بن سلیل ذهلی
شیبانی، مکنی به ابوموسی. از فرماندهان
دولت بنی عباس بود که بسال ۲۵۲ هـ . ق. بر
تمام فلسطین مستولی گشت و چون فتنهٔ
ترکان در عراق روی داد وی دمشق و ...
شیبانی، مکنی به ابوموسی. از فرماندهان
دولت بنی عباس بود که بسال ۲۵۲ هـ . ق. بر
تمام فلسطین مستولی گشت و چون فتنهٔ
ترکان در عراق روی داد وی دمشق و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن صبیح، ملقب به
مزدار. از معتزلیان بود. رجوع به ابوموسی
(عیسی...) شود.
مزدار. از معتزلیان بود. رجوع به ابوموسی
(عیسی...) شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن صهاربخت
(MMM چهاربخت). از عیسویان گندیشاپور و
از پزشکان و داروشناسان مشهور بغداد در
قرن سوم هجری بود. وی برخی از رسایل
جالینوس را بعربی ترجمه کرده است. (از
فرهنگ فارسی معین). و رجوع به تاریخ
علوم ...
(MMM چهاربخت). از عیسویان گندیشاپور و
از پزشکان و داروشناسان مشهور بغداد در
قرن سوم هجری بود. وی برخی از رسایل
جالینوس را بعربی ترجمه کرده است. (از
فرهنگ فارسی معین). و رجوع به تاریخ
علوم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سا ] (اِخ) ابن عبدالعزیزبن عیسی بن
عبدالواحد لخمی شریشی اسکندرانی، مکنی
به ابوالقاسم و ملقب به موفق الدین. بسال ۵۵۰
هـ . ق. در اسکندریه متولد شد و در ۶۲۹
درگذشت. او را تألیفات و تصنیفات بسیاری
است که ...
عبدالواحد لخمی شریشی اسکندرانی، مکنی
به ابوالقاسم و ملقب به موفق الدین. بسال ۵۵۰
هـ . ق. در اسکندریه متولد شد و در ۶۲۹
درگذشت. او را تألیفات و تصنیفات بسیاری
است که ...