سرخسی
The entry is a dictionary list for the word سرخسی
سرخسی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ رَ ] (ص نسبی) منسوب
است به سرخس که شهر قدیمی است به
خراسان. (الانساب سمعانی).
است به سرخس که شهر قدیمی است به
خراسان. (الانساب سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ رَ ] (اِخ) ابوطالب
عبدالعزیزبن محمد السرخسی. او در مسجد
ترجمانیه مجلس درس داشت. و از کتب
اوست کتاب فی نحو الکبیر. (ابن الندیم).
عبدالعزیزبن محمد السرخسی. او در مسجد
ترجمانیه مجلس درس داشت. و از کتب
اوست کتاب فی نحو الکبیر. (ابن الندیم).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ رَ ] (اِخ) محمدبن احمدبن
ابی سهل، مکنی به ابوبکر سرخسی، ملقب به
شمس الائمه. امامی عالم، متکلم، اصولی و
مجتهد بود. مبسوط را در زندان املاء کرد،
سپس در اواخر عمر از زندان آزاد شد و به
فرغانه ...
ابی سهل، مکنی به ابوبکر سرخسی، ملقب به
شمس الائمه. امامی عالم، متکلم، اصولی و
مجتهد بود. مبسوط را در زندان املاء کرد،
سپس در اواخر عمر از زندان آزاد شد و به
فرغانه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ سَ رَ ] (اِخ) (متوفای ۵۴۴
هـ . ق. / ۱۱۴۹ م.) محمدبن محمد
رضی الدین سرخسی. از اکابر فقهای حنفیه
بود. مدتی در حلب اقامت گزید، سپس به
دمشق رفت و در آنجا درگذشت. او راست:
محیط الرضوی در فقه ...
هـ . ق. / ۱۱۴۹ م.) محمدبن محمد
رضی الدین سرخسی. از اکابر فقهای حنفیه
بود. مدتی در حلب اقامت گزید، سپس به
دمشق رفت و در آنجا درگذشت. او راست:
محیط الرضوی در فقه ...