جزایر
The entry is a dictionary list for the word جزایر
جزایر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ یِ ] (اِ) نام سلاح جنگ و آن
بندوقی کلان باشد. (آنندراج):
جزایرهای اژدردهان آتش بار را بر سر دست
قرار داده به یک شلیک دود از نهاد
زنبورک چیان برآورده، اکثری را هدف گلولهٔ
جزایر نموده مابقی زنبورکچیان ...
بندوقی کلان باشد. (آنندراج):
جزایرهای اژدردهان آتش بار را بر سر دست
قرار داده به یک شلیک دود از نهاد
زنبورک چیان برآورده، اکثری را هدف گلولهٔ
جزایر نموده مابقی زنبورکچیان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ جَ یِ ] (ع اِ) جزائر. جِ جزیره.
جزیره ها. خشکیهای محاط بر آب. (فرهنگ
نظام) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از
ناظم الاطباء) (از آنندراج). رجوع به جزائر و
جزیره شود:
جزایر ز کردار او در خروش
جهانی ...
جزیره ها. خشکیهای محاط بر آب. (فرهنگ
نظام) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از
ناظم الاطباء) (از آنندراج). رجوع به جزائر و
جزیره شود:
جزایر ز کردار او در خروش
جهانی ...