بابل

The entry is a dictionary list for the word بابل
بابل Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir

معجم اللغة العربية المعاصرة

بابِل [مفرد]: بلد قديم على نهر الفرات بالعراق من أشهر مدن الشَّرق القديم، عاصمة البابليين الذين عاشوا في بلاد ما بين النهرين (العراق) في الألفَيْن الأول والثاني ق.م "{وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ}"| حدائق بابل المعلَّقة: حدائق بناها نبوخذ نصَّر في بابل في القرن السادس ق.م واعتُبرت إحدى عجائب الدنيا السَّبع.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ بِ ] (اِخ) بلغت یونانی نام ستارهٔ
مشتری باشد. (برهان) (عجائب البلدان از
شرفنامهٔ منیری). رجوع به مشتری شود.
|| (اِ) مشرق را نیز گویند. (برهان).
|| ظاهراً بمعنی مغرب آمده است.
|| ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ بُ ] (اِ) مؤلف کتاب جنگل شناسی
آرد: نام درختی است. این درخت که در
نوشهر بنام بابل و در بندرعباس بنام درمان
عقرب معروف میباشد چون بسیار خوب در
برابر خشکی مقاومت میکند برای
جنگل کاری صفحات گرم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ بِ ] (اِخ) بابلستان. خطه ای
قدیمی است در قسمت جنوبی جزیره و یک
قسمت از عراق عرب را در بر داشته و از
جوار بغداد و کربلا تا خلیج بصره امتداد
می یافته، این خطه مسکن کلدانیها بوده که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ بِ / بُ ] (اِخ) نام شهری است
مشهور در وسط عراق و عراق وسط عالم
است پس به این اعتبار بابل مرکز دایرهٔ عالم
باشد و از مداین سبعهٔ عراق عرب است و در
کنار فرات بر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ بِ ] (اِخ) قریه ایست دو فرسنگی
بیش تر جنوب رامهرمز. (فارسنامهٔ ناصری).
دهی از دهستان رستم آباد بخش رامهرمز
شهرستان اهواز در ۱۶هزارگزی جنوب
رامهرمز، ۶هزارگزی خاور راه اتومبیل رو
رامهرمز -نجف آباد. دشت، گرمسیر،
مالاریائی و دارای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ بُ ] (اِخ) شهرستان بابل یکی از
شهرستانهای دوازده گانهٔ استان دوم کشور،
حدود و مشخصات آن بشرح زیر است: از
طرف شمال دریای مازندران، از جنوب
سلسله جبال البرز، از شمال خاوری
شهرستان ساری، از جنوب خاوری
شهرستان قائمشهر و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ بِ ] (اِخ) رودیست بطول ۷۸
کیلومتر، از سوادکوه سرچشمه میگیرد و از
مغرب بارفروش میگذرد و در مشهدسر وارد
دریا میشود، عرض آن در مصب ۷۹ متر و
عمقش ۵ متر است. معروفترین پل آن، پل
بارفروش است که دارای ده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ بِ ] (اِخ) نام کوهی است که در غار
آن به امر پروردگار هاروت و ماروت را
سرنگون آویختند: ... القصه چون این افعال
سیئه (مستی و آدم کشی) از هاروت و ماروت
صدور یافت... چون از خواب مستی بیدار
گشتند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ بِ ] (اِخ) رجوع به بابل قُله سی
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ بِ / بُ ] (اِخ) نام مردی ابله که
گویند روزی آهویی بده درم خریده بود، ازو
پرسیدند که بچندش خریده ای، ده انگشت را
وا کرده آهو را گذاشت، آهو برجست رو
بصحرا آورد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ ] (اِخ) جد شیخ زاهد گیلانی است...
و شیخ زاهد ولد شیخ روشن امیربن بابل بن
شیخ پندار الکردی السبحانی بود و تاج الدین
ابراهیم نام داشت. (حبیب السیر چ قدیم
طهران ج ۳ جزوهٔ ۴ ص ۳۲۵).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ ] (اِخ) ابن قیس الجذامی. کسی
است که روح بن زنباع الجذامی را که از مردان
بنی امیه بود و در سال ۶۴ هـ . ق. از جانب
خلیفه مروان بن الحکم والی فلسطین شد از
آن شهر بیرون ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(بِ) ( اِ.) مغرب .
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir

بَابِلُ

Вавилон; برج بابل Вавилонская башня

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.