عباس
The entry is a dictionary list for the word عباس
عباس Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
abus; nemrut; somurtkan; somurtuk
Arapça - Türkçe sözlük
عَبَّاس
1. somurtuk
Anlamı: asık suratlı
2. nemrut
Anlamı: yüzü gülmez
3. abus
Anlamı: asık suratlı, somurtkan kimse
4. somurtkan
Anlamı: asık suratlı
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (ع ص) صیغهٔ مبالغه. بسیار
ترش روی. (از اقرب الموارد). || (اِ) شیر
بیشه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب).
|| شیری که شیران از او بگریزند. (از اقرب
الموارد).
ترش روی. (از اقرب الموارد). || (اِ) شیر
بیشه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب).
|| شیری که شیران از او بگریزند. (از اقرب
الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن احنف بن اسود
الحنفی الیمامی، مکنی به ابوالفضل. یمانی
الاصل است. او راست: دیوانی معروف به
دیوان احنف. رجوع به ابوالفضل ابی احنف
شود.
الحنفی الیمامی، مکنی به ابوالفضل. یمانی
الاصل است. او راست: دیوانی معروف به
دیوان احنف. رجوع به ابوالفضل ابی احنف
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن سهل بن سعد تابعی
است. (منتهی الارب). و رجوع به مجمل
التواریخ ص ۳۰۶ شود.
است. (منتهی الارب). و رجوع به مجمل
التواریخ ص ۳۰۶ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن عبادةبن نضله از
بنی سالم بن عوف. یکی از ۷۰ تن است که در
عقبه با حضرت رسول بیعت کرد. وی در
جنگ احد شهید شد. (از تاریخ گزیده صص
۲۳۶ -۲۳۸).
بنی سالم بن عوف. یکی از ۷۰ تن است که در
عقبه با حضرت رسول بیعت کرد. وی در
جنگ احد شهید شد. (از تاریخ گزیده صص
۲۳۶ -۲۳۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن عبدالجلیل بن
عبدالرحمان التغلبی. امیر یمانی. اصل او از
جبل ذخر است و امارت زبید و عدن یافت.
وی را همت عالی بود و ثروت بسیاری داشت
از جمله آثار نیک او مسجدی است ...
عبدالرحمان التغلبی. امیر یمانی. اصل او از
جبل ذخر است و امارت زبید و عدن یافت.
وی را همت عالی بود و ثروت بسیاری داشت
از جمله آثار نیک او مسجدی است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن عبداللََّه المأمون بن
هارون الرشید. وی به سال ۲۱۳ هـ . ق. از
جانب پدر خود ولایت جزیرة و سرحدات را
یافت و بعد از مرگ مأمون با خلافت معتصم
مخالفت کرد و به ...
هارون الرشید. وی به سال ۲۱۳ هـ . ق. از
جانب پدر خود ولایت جزیرة و سرحدات را
یافت و بعد از مرگ مأمون با خلافت معتصم
مخالفت کرد و به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن عبداللََّه شیبانی.
یکی از والیان هرات بعد از درگذشت عبداللََّه
طاهر است. (تاریخ خاندان طاهری ص
۱۶۶).
یکی از والیان هرات بعد از درگذشت عبداللََّه
طاهر است. (تاریخ خاندان طاهری ص
۱۶۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن عبدالمطلب بن
هاشم بن عبدمناف. از بزرگان قریش در عصر
جاهلیت و اسلام بود و جد خلفای عباسی
است. پیغمبر (ص) در وصف وی گوید که وی
بخشنده ترین مردم قریش بود. ...
هاشم بن عبدمناف. از بزرگان قریش در عصر
جاهلیت و اسلام بود و جد خلفای عباسی
است. پیغمبر (ص) در وصف وی گوید که وی
بخشنده ترین مردم قریش بود. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن فرج الریاشی
البصری. از لغویان و روات و مورخان عرب
بود. وی به سال ۱۷۷ هـ . ق. در بصره متولد شد
و به سال ۲۵۷ در فتنهٔ صاحب الزنج به قتل
رسید. ...
البصری. از لغویان و روات و مورخان عرب
بود. وی به سال ۱۷۷ هـ . ق. در بصره متولد شد
و به سال ۲۵۷ در فتنهٔ صاحب الزنج به قتل
رسید. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن فرناس. از
مخترعین اندلس و از مردم قرطبه است و
ظاهراً وی در عصر خلیفه عبدالرحمان دوم
می زیسته است. (قرن نهم میلادی). وی اولین
کسی است که صنعت شیشه و سنگ تراشی را
در ...
مخترعین اندلس و از مردم قرطبه است و
ظاهراً وی در عصر خلیفه عبدالرحمان دوم
می زیسته است. (قرن نهم میلادی). وی اولین
کسی است که صنعت شیشه و سنگ تراشی را
در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن فضل الانصاری
الواقفی. یکی از قضاة و رجال حدیث و عالم
به قراآت و شعر بود. مولد او بصره است و در
زمان خلافت رشید قضاوت موصل یافت.
وی به سال ۱۸۶ هـ . ...
الواقفی. یکی از قضاة و رجال حدیث و عالم
به قراآت و شعر بود. مولد او بصره است و در
زمان خلافت رشید قضاوت موصل یافت.
وی به سال ۱۸۶ هـ . ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن محمدالهاشمی. از
حفاظ حدیث و ثقات است. او را کتابی است
در رجال که از یحیی بن معین حکایت کرده
است. (از الاعلام زرکلی).
حفاظ حدیث و ثقات است. او را کتابی است
در رجال که از یحیی بن معین حکایت کرده
است. (از الاعلام زرکلی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن مرداس بن
ابی عامر السلمی. از مردم مضر و از شعرا و
فرسان عرب و از عقیق بود. جاهلیت و اسلام
را درک کرد. و پیش از فتح مکه اسلام آورد و
در جنگهای ...
ابی عامر السلمی. از مردم مضر و از شعرا و
فرسان عرب و از عقیق بود. جاهلیت و اسلام
را درک کرد. و پیش از فتح مکه اسلام آورد و
در جنگهای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن ملک المجاهد
علی بن مؤید داودبن المظفر یوسف الرسولی
الغسانی الجفنی ملقب به الملک الافضل. از
پادشاهان دولت رسولی یمن و از مورخان
بزرگ است و لقب ضرغام الدین یافت. وی بعد
از مرگ پدر ...
علی بن مؤید داودبن المظفر یوسف الرسولی
الغسانی الجفنی ملقب به الملک الافضل. از
پادشاهان دولت رسولی یمن و از مورخان
بزرگ است و لقب ضرغام الدین یافت. وی بعد
از مرگ پدر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ عَ بْ با ] (اِخ) ابن موسی بن عیسی
العباسی الهاشمی. به سال ۱۹۸ هـ . ق. از جانب
مأمون ولایت مصر یافت و به سال ۱۹۹
بدانجا رفت و مستقر شد... و در همان سال
مسموم گردید و ...
العباسی الهاشمی. به سال ۱۹۸ هـ . ق. از جانب
مأمون ولایت مصر یافت و به سال ۱۹۹
بدانجا رفت و مستقر شد... و در همان سال
مسموم گردید و ...
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
عَبَّاسٌ
хмурый, суровый;عبّاسال и. собств. м. Аббас;عبّاسبتو ال Аббасиды