جالوت
The entry is a dictionary list for the word جالوت
جالوت Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
معجم اللغة العربية المعاصرة
جالوت [مفرد]: اسم ملك طاغٍ، جعل طالوت لمن يقتله جائزةً فقتله داوود عليه السلام "{فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ}".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(عبری، اِ) بمعنی جالیه یعنی
کسانی که جلای وطن کرده اند از یهود به
بیت المقدس. (مفاتیح العلوم). از کلمه جلا و به
معنی نفی است و رأس الجالوت. یعنی رئیس
یهودان از همین معنی است: رأس الجالوت؛
سر احبار جهودان. ...
کسانی که جلای وطن کرده اند از یهود به
بیت المقدس. (مفاتیح العلوم). از کلمه جلا و به
معنی نفی است و رأس الجالوت. یعنی رئیس
یهودان از همین معنی است: رأس الجالوت؛
سر احبار جهودان. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام جباری از فلسطین که
داود او را بکشت و عبرانی آن جلیات است.
(اقرب الموارد). کافری بود که در عهد طالوت
بدست پیغمبری کشته شد. (برهان). پادشاه
کافر که طالوت بهمراهی حضرت داود(ع) او
را شکست داده. (آنندراج) ...
داود او را بکشت و عبرانی آن جلیات است.
(اقرب الموارد). کافری بود که در عهد طالوت
بدست پیغمبری کشته شد. (برهان). پادشاه
کافر که طالوت بهمراهی حضرت داود(ع) او
را شکست داده. (آنندراج) ...