اهرام
The entry is a dictionary list for the word اهرام
اهرام Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) پیر و کلان سال
گردانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). سخت پیر کردن. (تاج المصادر
بیهقی). پیر کردن. || ضعیف گردانیدن. (از
اقرب الموارد). || سخت پیر شدن. (مؤید).
گردانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
(آنندراج). سخت پیر کردن. (تاج المصادر
بیهقی). پیر کردن. || ضعیف گردانیدن. (از
اقرب الموارد). || سخت پیر شدن. (مؤید).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ هَرَم که تثنیهٔ آن هرمان
باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به هرم شود.
|| ساختمانهای عظیمی به شکل هرم
مربع القاعده که اقوام قدیم آنها را به عنوان
مقبره و ...
باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به هرم شود.
|| ساختمانهای عظیمی به شکل هرم
مربع القاعده که اقوام قدیم آنها را به عنوان
مقبره و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) نام محلی کنار راه شیراز به
بوشهر میان کلیه و بوشهر در ۲۳۳ هزارگزی
شیراز واقع شده است. (یادداشت بخط مؤلف).
بوشهر میان کلیه و بوشهر در ۲۳۳ هزارگزی
شیراز واقع شده است. (یادداشت بخط مؤلف).