اشعث
The entry is a dictionary list for the word اشعث
اشعث Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ عَ ] (ع ص، اِ) مرد اشعث؛
ژولیده موی. مؤنث: شَعْثاء. ج، شُعْث. (منتهی
الارب). || گیاه خشک بهمی. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد). || وتد. (اقرب
الموارد). وتد و میخ ...
ژولیده موی. مؤنث: شَعْثاء. ج، شُعْث. (منتهی
الارب). || گیاه خشک بهمی. (منتهی
الارب) (از اقرب الموارد). || وتد. (اقرب
الموارد). وتد و میخ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ عَ ] (اِخ) ابومحمدبن معدیکرب
کندی. یکی از اصحاب پیامبر (ص) بود که در
سال دهم هجرت با ۶۰ تن سوار از قبیلهٔ خود
نزد پیامبر آمد و بشرف اسلام مشرف گردید.
آنگاه به یمن بازگشت. پس از آن ...
کندی. یکی از اصحاب پیامبر (ص) بود که در
سال دهم هجرت با ۶۰ تن سوار از قبیلهٔ خود
نزد پیامبر آمد و بشرف اسلام مشرف گردید.
آنگاه به یمن بازگشت. پس از آن ...