استراباد
The entry is a dictionary list for the word استراباد
استراباد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ تَ ] (اِخ) استرآباد. دهی
نزدیک جرجان. (منتهی الارب). شهریست
[ بناحیت دیلمان ] بر دامن کوه نهاده بانعمت و
خرم و آبهای روان و هوای درست و ایشان به
دو زبان سخن گویند یکی به لوترای
استرابادی ...
نزدیک جرجان. (منتهی الارب). شهریست
[ بناحیت دیلمان ] بر دامن کوه نهاده بانعمت و
خرم و آبهای روان و هوای درست و ایشان به
دو زبان سخن گویند یکی به لوترای
استرابادی ...