ارام
The entry is a dictionary list for the word ارام
ارام Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) نام پدر عاد نخستین یا نام پدر
عاد پسین یا نام شهر ایشان یا مادر ایشان یا
نام قبیلهٔ ایشان.
عاد پسین یا نام شهر ایشان یا مادر ایشان یا
نام قبیلهٔ ایشان.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) (عالی) این اسم از ارام بن سام
منقول است و سه تن در کتاب مقدس به این
اسم بودند: اول ارام بن نوح است (سفر پیدایش
۱۰:۲۲). دوم نوهٔ ناحور (پیدایش ۲۲:۲۱).
سوم یکی از اجداد ...
منقول است و سه تن در کتاب مقدس به این
اسم بودند: اول ارام بن نوح است (سفر پیدایش
۱۰:۲۲). دوم نوهٔ ناحور (پیدایش ۲۲:۲۱).
سوم یکی از اجداد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) مملکتی در نزدیکی شام
عبرانیان. این نام را بهمهٔ ممالکی که در شمال
فلسطین واقع بود اطلاق میکردند که شرقاً از
دجله امتداد یافته به بحرالاوسط میرسید، و از
شمال نیز بسلسلهٔ کوههای تاروس ممتد بود،
در این ...
عبرانیان. این نام را بهمهٔ ممالکی که در شمال
فلسطین واقع بود اطلاق میکردند که شرقاً از
دجله امتداد یافته به بحرالاوسط میرسید، و از
شمال نیز بسلسلهٔ کوههای تاروس ممتد بود،
در این ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (اِخ) آبی یا کوهی بدیار جذام در
اطراف شام. رجوع به اِرَم شود.
اطراف شام. رجوع به اِرَم شود.
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
ciągle; cichy; delikatny; jednak; jeszcze; łagodny; łagodzić; mierny; miły; nadal; niemy; nieruchomy; poważny; powstrzymywać; przecież; spokojny; stateczny; średni; uspokajać; wciąż