ادریس
The entry is a dictionary list for the word ادریس
ادریس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) خنوخ. اخنوخ .
پیغامبری پیش از بنی اسرائیل. مؤلف برهان
گوید: نام پیغمبریست مشهور. گویند از جهت
درس گفتن بسیار بدین نام علم شد و او را
مثلث النعمة خوانند و نعمای ثلثهٔ او پادشاهی ...
پیغامبری پیش از بنی اسرائیل. مؤلف برهان
گوید: نام پیغمبریست مشهور. گویند از جهت
درس گفتن بسیار بدین نام علم شد و او را
مثلث النعمة خوانند و نعمای ثلثهٔ او پادشاهی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) دریس. از شعبات قبیلهٔ
بنی کعب از طوایف خوزستان ایران است. این
طایفه در نقاط مختلفه متفرق میباشند
جماعتی از آن در حارثه از اراضی
جزیرةالخضر و در سطیح و پوزه و جِرف
بمحاذات محمره ...
بنی کعب از طوایف خوزستان ایران است. این
طایفه در نقاط مختلفه متفرق میباشند
جماعتی از آن در حارثه از اراضی
جزیرةالخضر و در سطیح و پوزه و جِرف
بمحاذات محمره ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) ابوالعلاء محمدبن
عثمان بن عفیف الدین عامری شوشی، از مردم
شوش، قلعه ای در شرقی دجلهٔ موصل. او
محدث و امام مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد بود.
عثمان بن عفیف الدین عامری شوشی، از مردم
شوش، قلعه ای در شرقی دجلهٔ موصل. او
محدث و امام مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد بود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) ادریس اول. مؤسس
سلسلهٔ ادارسه (۱۷۲ -۱۷۷هـ . ق.). رجوع به
ادریس علوی شود.
سلسلهٔ ادارسه (۱۷۲ -۱۷۷هـ . ق.). رجوع به
ادریس علوی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) ابن ابی خولة الانطاکی.
ابوالفرج عبدالرحمن جوزی ذکر او در
صفةالصفوة در زمرهٔ «مصطفین من عباد
بیت المقدس» آرد و گوید: عمربن واصل از
سهل بن عبداللََّه روایت کند که مردی از
اولیاءاللََّه بمرضی صعب مبتلا شد مردم ...
ابوالفرج عبدالرحمن جوزی ذکر او در
صفةالصفوة در زمرهٔ «مصطفین من عباد
بیت المقدس» آرد و گوید: عمربن واصل از
سهل بن عبداللََّه روایت کند که مردی از
اولیاءاللََّه بمرضی صعب مبتلا شد مردم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) ابن ادریس یا ادریس
ثانی. دومین از ادارسه (۱۷۷ -۲۱۳ هـ . ق.).
ثانی. دومین از ادارسه (۱۷۷ -۲۱۳ هـ . ق.).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) ابن حسام بدلیسی. از
امرای کرد ایران و مورخ است. وی از ترس
سیاست شاه اسمعیل صفوی بترکیه گریخت و
بسال ۹۱۷ هـ . ق. بحج رفت و برای وبا بمصر
داخل نشد و سلطان بایزیدخان ...
امرای کرد ایران و مورخ است. وی از ترس
سیاست شاه اسمعیل صفوی بترکیه گریخت و
بسال ۹۱۷ هـ . ق. بحج رفت و برای وبا بمصر
داخل نشد و سلطان بایزیدخان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) ابن سلیمان بن
ابی حفصة. رجوع به ابو سلیمان ادریس...
شود.
ابی حفصة. رجوع به ابو سلیمان ادریس...
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) ابن شیخ پاشا. او راست:
شرحی بر فرائض السراجیه. وفات او بسال
۸۵۸ هـ . ق. بود.
شرحی بر فرائض السراجیه. وفات او بسال
۸۵۸ هـ . ق. بود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) ابن عبداللََّه ترکمانی
حنفی. او راست: الحجة والبرهان علی فتیان
هذاالزمان، در حرمت سماع.
حنفی. او راست: الحجة والبرهان علی فتیان
هذاالزمان، در حرمت سماع.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) ابن عبدالحق المرینی.
برادرزادهٔ امیر ابوزکریابن ابی حفص صاحب
افریقیه (مملکت تونس) که با او منافسه
داشت. (حلل السندسیة ج ۲ ص ۳۰۳).
برادرزادهٔ امیر ابوزکریابن ابی حفص صاحب
افریقیه (مملکت تونس) که با او منافسه
داشت. (حلل السندسیة ج ۲ ص ۳۰۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) ابن کیدکین ترکمانی
حنفی. او راست: لمع فی الحوادث و البدع.
حنفی. او راست: لمع فی الحوادث و البدع.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) ابن معقل. برادر عیسی بن
معقل مخدوم ابومسلم خراسانی که خالد
امیرالعراقین آنان را بکوفه بازداشت از بهر
باقی خراج و ایشان از زندان بگریختند و
ابومسلم نزد آنان شد. رجوع به
مجمل التواریخ والقصص ص ...
معقل مخدوم ابومسلم خراسانی که خالد
امیرالعراقین آنان را بکوفه بازداشت از بهر
باقی خراج و ایشان از زندان بگریختند و
ابومسلم نزد آنان شد. رجوع به
مجمل التواریخ والقصص ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) بتلیسی یا بدلیسی. از
امرای کرد و مورخین. رجوع به ادریس بن
حسام بدلیسی شود.
امرای کرد و مورخین. رجوع به ادریس بن
حسام بدلیسی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) رَملی. از مردم رمله،
شهری بشام است. رجوع به رَمله در
تاج العروس شود.
شهری بشام است. رجوع به رَمله در
تاج العروس شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) العالی. هشتمین از امرای
بنی حمّود در مالقه (۴۳۴ -۴۳۸ هـ . ق.) و
(۴۴۵ -۴۴۶ هـ . ق.).
بنی حمّود در مالقه (۴۳۴ -۴۳۸ هـ . ق.) و
(۴۴۵ -۴۴۶ هـ . ق.).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) علوی بن ادریس بن
عبداللََّه بن حسن بن علی. آنگاه که سلیمان بن
حرز شمّاخ ادریس بن عبداللََّه پدر صاحب
ترجمه را بزهر بکشت او در شکم مادر بود و
دو ماه پس از ...
عبداللََّه بن حسن بن علی. آنگاه که سلیمان بن
حرز شمّاخ ادریس بن عبداللََّه پدر صاحب
ترجمه را بزهر بکشت او در شکم مادر بود و
دو ماه پس از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) علوی بن عبداللََّه بن
حسن بن علی. او از احفاد حضرت امام حسن
علیه السلام است. و در زمان منصور خلیفهٔ
عباسی با پنج برادر خویش به امر برادر بزرگ
خود محمد در حجاز ...
حسن بن علی. او از احفاد حضرت امام حسن
علیه السلام است. و در زمان منصور خلیفهٔ
عباسی با پنج برادر خویش به امر برادر بزرگ
خود محمد در حجاز ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) متأید. ششمین از امرای
بنی حمّود در مالقه (۴۲۷ -۴۳۱هـ . ق.).
بنی حمّود در مالقه (۴۲۷ -۴۳۱هـ . ق.).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) مرینی بن عثمان بن
ابی العلاء منسوب بخاندان بنی مرین برادر
ابی ثابت، یکی از امرای جهاد و غزا. عامه را
بدو توجهی خاص بود و چند بار برای بدست
آوردن تاج و تخت اجداد ...
ابی العلاء منسوب بخاندان بنی مرین برادر
ابی ثابت، یکی از امرای جهاد و غزا. عامه را
بدو توجهی خاص بود و چند بار برای بدست
آوردن تاج و تخت اجداد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (اِخ) الموفق. دهمین از امرای
بنی حمّود در مالقه (۴۴۴ -۴۴۵ هـ . ق.).
بنی حمّود در مالقه (۴۴۴ -۴۴۵ هـ . ق.).