Ezlâf - اظلاف
The entry is a dictionary list for the word Ezlâf - اظلاف
اظلاف Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ ظِلف. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (متن اللغة). جِ
ظلف، بمعنی سم شکافته چون سم گاو و
گوسپند و مانند آن. (آنندراج). ظُلوف.
(متن اللغة) (اقرب الموارد). و رجوع به ظلف و
ظلوف شود.
(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (متن اللغة). جِ
ظلف، بمعنی سم شکافته چون سم گاو و
گوسپند و مانند آن. (آنندراج). ظُلوف.
(متن اللغة) (اقرب الموارد). و رجوع به ظلف و
ظلوف شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) درآمدن به زمین
اظلوفه و آن زمینی است که در وی سنگهای
تیز باشد گویا سرشت آن سرشت کوه است.
(آنندراج). درآمدن به زمین اظلوفه. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). اظلاف قوم؛
فروافتادن آنان در سرزمین ...
اظلوفه و آن زمینی است که در وی سنگهای
تیز باشد گویا سرشت آن سرشت کوه است.
(آنندراج). درآمدن به زمین اظلوفه. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). اظلاف قوم؛
فروافتادن آنان در سرزمین ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِظْ ظِ ] (ع مص) درآمدن گروهی
به اظلوفة. اِظْلاف. (از اقرب الموارد). و
رجوع به اظلاف (معنی اول) و اظلوفه شود.
به اظلوفة. اِظْلاف. (از اقرب الموارد). و
رجوع به اظلاف (معنی اول) و اظلوفه شود.