Vahîd - وحید
The entry is a dictionary list for the word Vahîd - وحید
وحید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ ] (ع ص) تک. (یادداشت مرحوم
دهخدا). فرد و منفرد. (ناظم الاطباء). تنها و
یگانه. (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). یگانه.
(ناظم الاطباء) (منتهی الارب). یکتا.
(آنندراج) (غیاث اللغات) (ترجمان علامهٔ
جرجانی ترتیب عادل بن علی): از برکت
درویشان محروم ...
دهخدا). فرد و منفرد. (ناظم الاطباء). تنها و
یگانه. (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). یگانه.
(ناظم الاطباء) (منتهی الارب). یکتا.
(آنندراج) (غیاث اللغات) (ترجمان علامهٔ
جرجانی ترتیب عادل بن علی): از برکت
درویشان محروم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ ] (اِخ) یا وحیدالدین. پسر عموی
خاقانی شاعر است :
جان عطارد از تپش خاطر وجید
چونان بسوخت کز فلک آبی نماندش.
جان وحید را به فلک برد ذوالجلال
تا هم فلک بجای عطارد نشاندش.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص ...
خاقانی شاعر است :
جان عطارد از تپش خاطر وجید
چونان بسوخت کز فلک آبی نماندش.
جان وحید را به فلک برد ذوالجلال
تا هم فلک بجای عطارد نشاندش.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِ) مالاون مالس. اسدالارض.(یادداشت مرحوم دهخدا). || به لغت مغربی
مازریون است. رجوع به فهرست
مخزن الادویه شود.
مازریون است. رجوع به فهرست
مخزن الادویه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وُ حِ یْ یِ ] (اِخ) دهی از دهستان
باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در
دشت و گرمسیر است. سکنهٔ آن ۲۰۰ تن و
آب آن از چاه تأمین می شود. محصول آنجا
غلات و شغل اهالی زراعت و گله ...
باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در
دشت و گرمسیر است. سکنهٔ آن ۲۰۰ تن و
آب آن از چاه تأمین می شود. محصول آنجا
غلات و شغل اهالی زراعت و گله ...
Vahîd - وحید other entries
Next Words