rif'at - رفعت
The entry is a dictionary list for the word rif'at - رفعت
رفعت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ عَ ] (ع اِمص) یا رَفعَت. بلندی و
ارتفاع و افراشتگی. (ناظم الاطباء). بلندی.
(غیاث اللغات) (دهار). بلندی. سمو. سموخ.
علاء. (یادداشت مؤلف). رفعت که اغلب به
فتح «راء» تلفظ می شود به کسر است. (نشریهٔ
دانشکدهٔ ادبیات تبریز سال اول شمارهٔ ...
ارتفاع و افراشتگی. (ناظم الاطباء). بلندی.
(غیاث اللغات) (دهار). بلندی. سمو. سموخ.
علاء. (یادداشت مؤلف). رفعت که اغلب به
فتح «راء» تلفظ می شود به کسر است. (نشریهٔ
دانشکدهٔ ادبیات تبریز سال اول شمارهٔ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ عَ ] (اِخ) احمد، معروف به رفعت
از ادبای نامی اوایل قرن سیزدهم هجری
قمری عثمانی و مؤلف ۷ جلد کتابهای تاریخ
بزبان ترکی بود که در سال ۱۲۹۹ و ۱۳۰۰
هـ . ق. در اسلامبول چاپ شد. ...
از ادبای نامی اوایل قرن سیزدهم هجری
قمری عثمانی و مؤلف ۷ جلد کتابهای تاریخ
بزبان ترکی بود که در سال ۱۲۹۹ و ۱۳۰۰
هـ . ق. در اسلامبول چاپ شد. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ عَ ] (اِخ) دکتر سیدرفعت استاد
علم قواعد الصحة در دانشگاه الازهر. او
راست: علم قواعد الصحة، چ مطبعة الواعظ.
(از معجم المطبوعات مصر ج ۱).
علم قواعد الصحة در دانشگاه الازهر. او
راست: علم قواعد الصحة، چ مطبعة الواعظ.
(از معجم المطبوعات مصر ج ۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ عَ ] (اِخ) یا رفعت لکهنوی.
میکولال. از گویندگان هند بود و در لکهنو
سکنی داشت و شاگرد نذیر علی نذیر بود.
ابیات زیر ازوست:
هست چندانکه اجتناب مرا
یار هردم دهد شراب مرا
بس که در کوه و دشت می گردم
داد ...
میکولال. از گویندگان هند بود و در لکهنو
سکنی داشت و شاگرد نذیر علی نذیر بود.
ابیات زیر ازوست:
هست چندانکه اجتناب مرا
یار هردم دهد شراب مرا
بس که در کوه و دشت می گردم
داد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ عَ ] (اِخ) میر رفعت علی، سیدی
پاک نژاد از گجرات احمدآباد هند و از
گویندگان قرن دوازده هجری قمری و متولد
سال ۱۱۷۰ هـ . ق. بود. بیت زیر از اوست:
خط شبرنگ ترا دوش تصور کردم
تا سحر ...
پاک نژاد از گجرات احمدآباد هند و از
گویندگان قرن دوازده هجری قمری و متولد
سال ۱۱۷۰ هـ . ق. بود. بیت زیر از اوست:
خط شبرنگ ترا دوش تصور کردم
تا سحر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ عَ ] (اِخ) میرزا عباس یا محمد
عباس بن میرزا احمدبن محمدبن علی بن
ابراهیم همدانی شیروانی انصاری یمانی
هندی. مورخ و ادیب قرن ۱۳ هـ . ق. بود و
رفعت تخلص می کرد. از آثار اوست: ۱
عباس بن میرزا احمدبن محمدبن علی بن
ابراهیم همدانی شیروانی انصاری یمانی
هندی. مورخ و ادیب قرن ۱۳ هـ . ق. بود و
رفعت تخلص می کرد. از آثار اوست: ۱
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ عَ ] (اِخ) یا رفعت نهاوندی. میرزا
مصطفی پسر علی محمد بیگ از گویندگان
قرن سیزدهم هجری قمری بود. بیت زیر از
اوست:
گریبان چاک و بر سرخاک و بردل دست و در گل پا
میان عاشقان احوال من دارد تماشایی.
(از ...
مصطفی پسر علی محمد بیگ از گویندگان
قرن سیزدهم هجری قمری بود. بیت زیر از
اوست:
گریبان چاک و بر سرخاک و بردل دست و در گل پا
میان عاشقان احوال من دارد تماشایی.
(از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(رَ عَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) بلندمرتبه شدن . 2 - (اِمص .) والایی ، بزرگواری .