dahil - دخیل
The entry is a dictionary list for the word dahil - دخیل
دخیل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (ع ص، اِ) حائل. حرف
متحرک که میان تأسیس و روی افتد.
(المعجم). حرفی که میان حرف روی و الف
تأسیس بود. (منتهی الارب). در علم قافیه
حروف متحرکی که میان الف تأسیس و ...
متحرک که میان تأسیس و روی افتد.
(المعجم). حرفی که میان حرف روی و الف
تأسیس بود. (منتهی الارب). در علم قافیه
حروف متحرکی که میان الف تأسیس و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ دَ ] (ع ص، اِ) درآینده.
|| آنکه در کار کسی مداخله کند.
آنکه در کار و محل کسی دخالت داشته باشد.
(غیاث). دخیله. دُخلل. آنکه در کار کسی
دخالت کند. || ...
|| آنکه در کار کسی مداخله کند.
آنکه در کار و محل کسی دخالت داشته باشد.
(غیاث). دخیله. دُخلل. آنکه در کار کسی
دخالت کند. || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(دَ) [ ع . ] (ص .) 1 - بیگانه ای که وارد قومی شود وبه آنان مُنتسب شود.2 - کلمه
ای که از یک زبان وارد زبان دیگری شود. 3 - پناهنده .
ای که از یک زبان وارد زبان دیگری شود. 3 - پناهنده .
dahil - دخیل other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.