Esfad - اصفاد
The entry is a dictionary list for the word Esfad - اصفاد
اصفاد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ ] (ع مص) بستن. محکم کردن.
(از قطر المحیط). محکم کردن و قید نمودن.
(ناظم الاطباء) (منتهی الارب). بند سخت
برنهادن. (آنندراج). سخت بند برنهادن. (لغت
خطی). || اصفاد کسی را؛ بخشیدن وی
را مالی ...
(از قطر المحیط). محکم کردن و قید نمودن.
(ناظم الاطباء) (منتهی الارب). بند سخت
برنهادن. (آنندراج). سخت بند برنهادن. (لغت
خطی). || اصفاد کسی را؛ بخشیدن وی
را مالی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ ] (ع اِ) جِ صِفاد. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء). جِ صفاد، بمعنی بند یا قید یا
غل. (قطر المحیط). زنجیرها و قیدها.
(غیاث). بندها که بر پای نهند. (لغت خطی).
دوالها و زنجیرها که به آن اسیر را بندند.
(آنندراج):
نک ...
(ناظم الاطباء). جِ صفاد، بمعنی بند یا قید یا
غل. (قطر المحیط). زنجیرها و قیدها.
(غیاث). بندها که بر پای نهند. (لغت خطی).
دوالها و زنجیرها که به آن اسیر را بندند.
(آنندراج):
نک ...