pişever - پیشهور
The entry is a dictionary list for the word pişever - پیشهور
پیشهور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ وَ ] (اِخ) دهی جزو بخش
مرکزی شهرستان رشت. واقع در ۱۲
هزارگزی شمال خاوری رشت و ۴ هزارگزی
شمال شوسهٔ رشت به لاهیجان. جلگه،
معتدل، مرطوب، دارای ۸۴۸ تن سکنه. آب
آن از خمام رود از سفید رود. ...
مرکزی شهرستان رشت. واقع در ۱۲
هزارگزی شمال خاوری رشت و ۴ هزارگزی
شمال شوسهٔ رشت به لاهیجان. جلگه،
معتدل، مرطوب، دارای ۸۴۸ تن سکنه. آب
آن از خمام رود از سفید رود. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شَ / شِ وَ ] (ص مرکب)محترف. (دهار). صانع. قراری. (منتهی
الارب). صنعتگر. اهل حرفه. و صاحب هنر.
(آنندراج). صنعتکار. استادکار. پیشه کار.
پیشه گر: و پیشه ور و بازرگان بیشتر
غریب اند زیرا که مردمان این ناحیت ...
الارب). صنعتگر. اهل حرفه. و صاحب هنر.
(آنندراج). صنعتکار. استادکار. پیشه کار.
پیشه گر: و پیشه ور و بازرگان بیشتر
غریب اند زیرا که مردمان این ناحیت ...