etrab - اطرب
The entry is a dictionary list for the word etrab - اطرب
اطرب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ رَ ] (ع ن تف) بطرب تر. باطرب تر.
- امثال:
اطرب من عود زلزل.
(یادداشت مؤلف).
رجوع به طرب شود.
- امثال:
اطرب من عود زلزل.
(یادداشت مؤلف).
رجوع به طرب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
قره طاق بخش بهشهر شهرستان ساری واقع
در ۶۰۰۰ گزی شمال نکا. دشت، معتدل،
مرطوب و مالاریایی و سکنهٔ آن ۶۱۰ تن
شیعی مذهب است که بلهجهٔ مازندرانی
فارسی سخن می ...
قره طاق بخش بهشهر شهرستان ساری واقع
در ۶۰۰۰ گزی شمال نکا. دشت، معتدل،
مرطوب و مالاریایی و سکنهٔ آن ۶۱۰ تن
شیعی مذهب است که بلهجهٔ مازندرانی
فارسی سخن می ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ رَ ] (اِخ) جایگاهی است نزدیک
حنین. سلمةبن دریدبن صمة گوید:
انسیتنی ما کنت غیرمصابة
و لقد عرفت غداة نعف الاطرب.
(از معجم البلدان).
حنین. سلمةبن دریدبن صمة گوید:
انسیتنی ما کنت غیرمصابة
و لقد عرفت غداة نعف الاطرب.
(از معجم البلدان).