zamin - ضمین
The entry is a dictionary list for the word zamin - ضمین
ضمین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (ع ص) پذرفتار. کفیل.
(منتهی الارب) (منتخب اللغات). پایندان. ج،
ضمناء. (مهذب الاسماء). ضامن.
(غیاث):
زهی بدولت ملک تو چرخ گشته ضمین
زهی بنصرت و فتح تو دهر کرده ضمان.
مسعودسعد.
همه شب نیارامید از سخنهای باخشونت گفتن
که فلان ...
(منتهی الارب) (منتخب اللغات). پایندان. ج،
ضمناء. (مهذب الاسماء). ضامن.
(غیاث):
زهی بدولت ملک تو چرخ گشته ضمین
زهی بنصرت و فتح تو دهر کرده ضمان.
مسعودسعد.
همه شب نیارامید از سخنهای باخشونت گفتن
که فلان ...