Bednijad - بدنژاد
The entry is a dictionary list for the word Bednijad - بدنژاد
بدنژاد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ نِ ] (ص مرکب) بداصل و
فرومایه. (آنندراج). بداجداد. (ناظم الاطباء).
هجین. قهمد. (منتهی الارب). نانجیب.
ناپاکزاد. (یادداشت مؤلف):
شود رنج این تخمهٔ ما بباد
بگفتار تو کهتر بدنژاد.فردوسی.
گذشتی ازو گر بدی پاکزاد
بدی در میانش اربدی بدنژاد.
(گرشاسب نامه).
...
فرومایه. (آنندراج). بداجداد. (ناظم الاطباء).
هجین. قهمد. (منتهی الارب). نانجیب.
ناپاکزاد. (یادداشت مؤلف):
شود رنج این تخمهٔ ما بباد
بگفتار تو کهتر بدنژاد.فردوسی.
گذشتی ازو گر بدی پاکزاد
بدی در میانش اربدی بدنژاد.
(گرشاسب نامه).
...