mar - ماز
The entry is a dictionary list for the word mar - ماز
ماز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) مطلق چین و شکنج را گویند.
(برهان). چین و شکنج. (آنندراج). چین و
شکنج و تا و لا. (ناظم الاطباء). چین. نورد.
پیچ و خم. شکن. کلچ. شکنج. تاب.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
ای من رهی آن روی چون قمر
وان زلف ...
(برهان). چین و شکنج. (آنندراج). چین و
شکنج و تا و لا. (ناظم الاطباء). چین. نورد.
پیچ و خم. شکن. کلچ. شکنج. تاب.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
ای من رهی آن روی چون قمر
وان زلف ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زِ ] (ع اِ فعل) قاتل به مقتول گوید: ماز
رأسک و گاهی گوید ماز، و سکوت می کند،
یعنی گردن دراز کن. ازهری گوید: نمی دانم
این کلمه چیست ...
رأسک و گاهی گوید ماز، و سکوت می کند،
یعنی گردن دراز کن. ازهری گوید: نمی دانم
این کلمه چیست ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام کوهی است در تبرستان و سبب
تسمیهٔ او به مازندران همین بوده یعنی
اشخاصی که در درون آن ولایت که مازندران
است ساکن باشند و آن را موز نیز گویند... و
آن کوه از حد گیلان تا ...
تسمیهٔ او به مازندران همین بوده یعنی
اشخاصی که در درون آن ولایت که مازندران
است ساکن باشند و آن را موز نیز گویند... و
آن کوه از حد گیلان تا ...
mar - ماز other entries
Next Words