eshar - اصحر
The entry is a dictionary list for the word eshar - اصحر
اصحر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ حَ ] (ع ص) سرخ سپیدآمیخته.
(منتهی الارب) (آنندراج). نزدیک به اصهب.
(قطر المحیط) (از اقرب الموارد). و گویند:
حمار اصحر و اتان صحراء. (از اقرب
الموارد). || خاکی مایل به سرخی. (از
اقرب الموارد). خاکی مایل ...
(منتهی الارب) (آنندراج). نزدیک به اصهب.
(قطر المحیط) (از اقرب الموارد). و گویند:
حمار اصحر و اتان صحراء. (از اقرب
الموارد). || خاکی مایل به سرخی. (از
اقرب الموارد). خاکی مایل ...