erde - ارده
The entry is a dictionary list for the word erde - ارده
ارده Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ دَ / دِ ] (اِ) کنجد کوبیده. کنجد
آردشده که روغن آن نگرفته اند. کنجد
آسیاکرده که روغن آن نگرفته باشند. (بحر
الجواهر). کنجد پوست گرفتهٔ سائیده با روغن.
نان خورش که از کنجد سازند و با شیره و یا
عسل مخلوط ...
آردشده که روغن آن نگرفته اند. کنجد
آسیاکرده که روغن آن نگرفته باشند. (بحر
الجواهر). کنجد پوست گرفتهٔ سائیده با روغن.
نان خورش که از کنجد سازند و با شیره و یا
عسل مخلوط ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اَ دَ ] (پهلوی، ص) تندرو. تیزرو.
|| دلیر: نبیند کس مر آن
نامخواست هزاران را که آید و رزم توزد و
گناه کند و بکشد آن پت خسرو، اردهٔ
مزدیسنان [ دلیر مزدیسنان ] برادرت را.
(یادگار زریران ...
|| دلیر: نبیند کس مر آن
نامخواست هزاران را که آید و رزم توزد و
گناه کند و بکشد آن پت خسرو، اردهٔ
مزدیسنان [ دلیر مزدیسنان ] برادرت را.
(یادگار زریران ...