Zamir - ضمیر
The entry is a dictionary list for the word Zamir - ضمیر
ضمیر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (ع اِ) درون دل. (منتخب
اللغات). اندرون دل. درون. باطن انسان.
طَویّت. دل. (مهذب الاسماء ). ج،
ضمائر:
آنچه بعلم تو اندر است گر آنرا
گرد ضمیر اندر آوریش چو پرهون.دقیقی.
چون می خورم به ساتگنی یاد او خورم ...
اللغات). اندرون دل. درون. باطن انسان.
طَویّت. دل. (مهذب الاسماء ). ج،
ضمائر:
آنچه بعلم تو اندر است گر آنرا
گرد ضمیر اندر آوریش چو پرهون.دقیقی.
چون می خورم به ساتگنی یاد او خورم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (اِخ) شهری است به شحر از
اعمال عمان نزدیک دغوث. (معجم البلدان).
اعمال عمان نزدیک دغوث. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضُ مَ ] (اِخ) موضعی است نزدیک
دمشق و گویند آن قریه و حصنی است در آخر
آن قسمت از حدود دمشق که نزدیک سماوة
است. (معجم البدان).
دمشق و گویند آن قریه و حصنی است در آخر
آن قسمت از حدود دمشق که نزدیک سماوة
است. (معجم البدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (اِخ) تقی الدین. شاعر ایرانی.
نخست شغل حلوافروشی داشت، سپس
بهندوستان رفت و توانگر گشت. این بیت او
راست:
بیستون را چون در خیبر به زور تیشه کند
عشق رنگ حیدری بر بازوی فرهاد بست.
(از قاموس الاعلام ترکی).
نخست شغل حلوافروشی داشت، سپس
بهندوستان رفت و توانگر گشت. این بیت او
راست:
بیستون را چون در خیبر به زور تیشه کند
عشق رنگ حیدری بر بازوی فرهاد بست.
(از قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (اِخ) کنورهیرالال بن راجه
پباری لال. شاعر هندی و از رؤسای براهمه
است. این بیت او راست:
از سینهٔ سوزان بفلک ناله فرستم
وز دیدهٔ گریان بزمین ژاله فرستم.
(از قاموس الاعلام ترکی).
پباری لال. شاعر هندی و از رؤسای براهمه
است. این بیت او راست:
از سینهٔ سوزان بفلک ناله فرستم
وز دیدهٔ گریان بزمین ژاله فرستم.
(از قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ضَ ] (اِخ) همدانی. شاعر. او راست
منظومهٔ شمع و پروانه. (کشف الظنون ج ۲
ص ۷۰).
منظومهٔ شمع و پروانه. (کشف الظنون ج ۲
ص ۷۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ضَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - باطن انسان ، اندرون دل . 2 - اندیشة نهفته ، راز. 3 - کلمه
ای که جانشین اسم می شود.
ای که جانشین اسم می شود.
Zamir - ضمیر other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.