Refah - رفح
The entry is a dictionary list for the word Refah - رفح
رفح Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
رفح: الأَزهري خاصة: قال أَبو حاتم: من “قرون” البقر الأَرْفَحُ، وهو الذي يذهب قرناه قِبَلَ أُذنيه في تباعد ما بينهما، قال: والأَرْفى الذي تأْتي أُذناه على قرنيه. ابن الأَثير: وفي الحديث: كان إِذا رَفَّحَ إِنساناً قال: بارك الله عليك؛ أَراد رَفَّأَ، أَي دعا له بالرِّفاء، فأَبدل الهمزة حاء، وبعضهم يقول: رَقَّحَ، بالقاف. وفي حديث عمر، رضي الله عنه، لمَّا تزوّج أُم كلثوم بنت علي، رضي الله عنهما، قال: رَفِّحُوني؛ أَي قولوا لي ما يقال للمتزوّج؛ ذكره ابن الأَثير في ترجمة رفح، بالفاء.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَ فَ ] (اِخ) منزلی است در راه بغداد در
طریق مصر بعد از داروم، از این مکان تا
عسقلان دو روز راه است برای کسی که به
مصر می رود و اول رفح که فعلاً خراب شده
است شهر ...
طریق مصر بعد از داروم، از این مکان تا
عسقلان دو روز راه است برای کسی که به
مصر می رود و اول رفح که فعلاً خراب شده
است شهر ...
Refah - رفح other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.