Habib - خبیب
The entry is a dictionary list for the word Habib - خبیب
خبیب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خَ ] (ع مص) مصدر دیگر خب و
خبب است به معنی بوییدن. (از تاج المصادر
بیهقی).
خبب است به معنی بوییدن. (از تاج المصادر
بیهقی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ بَ ] (اِخ) نام موضعی است بمصر
بنابر قول نصر. ابن السکیت آنرا حلوان مصر
آورده است و کثیر آن را در این ابیات
نامبرده :
الیک ابن لیلی تمتطی العیس صحبتی
ترامی بنامن مبرکین المنافل
تخلل احواز الخبیب ...
بنابر قول نصر. ابن السکیت آنرا حلوان مصر
آورده است و کثیر آن را در این ابیات
نامبرده :
الیک ابن لیلی تمتطی العیس صحبتی
ترامی بنامن مبرکین المنافل
تخلل احواز الخبیب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ بَ ] (اِخ) ابن اِساف بن عنبةبن
عمروبن خدیج بن عابربن جشم بن الحارث بن
الخزرج بن الاوس الانصاری الاوسی. از
صحابیان بوده. ابن اسحاق و موسی بن عقبه
آرند او از کسانی بود که واقعه بدر را ...
عمروبن خدیج بن عابربن جشم بن الحارث بن
الخزرج بن الاوس الانصاری الاوسی. از
صحابیان بوده. ابن اسحاق و موسی بن عقبه
آرند او از کسانی بود که واقعه بدر را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ بَ ] (اِخ) ابن عبدالرحمن بن
ادرک. وی از راویان ضعیف حدیث است و
نام حقیقی او حبیب است نه خبیب. (از لسان
المیزان ج ۲ ص ۳۹۴) در «منتهی الارب»
آمده: خبیب بن عبدالرحمن استاد مالک و
محدث بوده ...
ادرک. وی از راویان ضعیف حدیث است و
نام حقیقی او حبیب است نه خبیب. (از لسان
المیزان ج ۲ ص ۳۹۴) در «منتهی الارب»
آمده: خبیب بن عبدالرحمن استاد مالک و
محدث بوده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ بَ ] (اِخ) ابن عبداللََّه بن زبیر در
سیرة عمربن عبدالعزیز آمده است: زبیربن
بکار گفت: خبیب بن عبداللََّه بن زبیر بزرگترین
فرزند عبداللََّه بود و مصعب بن زبیر نیز گفت که
خبیب علماء فراوان دید و کتب ...
سیرة عمربن عبدالعزیز آمده است: زبیربن
بکار گفت: خبیب بن عبداللََّه بن زبیر بزرگترین
فرزند عبداللََّه بود و مصعب بن زبیر نیز گفت که
خبیب علماء فراوان دید و کتب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ بَ ] (اِخ) ابن عدی بن مالک بن
مجدعةبن جحجنی بن عوف بن کلفةبن
عوف بن عمروبن عوف بن مالک بن الاوس
الانصاری الاوسی. وی از بدریان بود و بزمان
پیغمبر شهادت یافت در صحیح از ابوهریره ...
مجدعةبن جحجنی بن عوف بن کلفةبن
عوف بن عمروبن عوف بن مالک بن الاوس
الانصاری الاوسی. وی از بدریان بود و بزمان
پیغمبر شهادت یافت در صحیح از ابوهریره ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ بَ ] (اِخ) ابن اسود. وی از
صحابیان بود. عبدان از ابی نمیله از ابن
اسحاق آورده: وی از حجازیان و از بنی نجار
و مولای ایشان بوده است. سلمةبن فضل و
زیاد بکائی از ابن اسحاق آرند که خبیب ...
صحابیان بود. عبدان از ابی نمیله از ابن
اسحاق آورده: وی از حجازیان و از بنی نجار
و مولای ایشان بوده است. سلمةبن فضل و
زیاد بکائی از ابن اسحاق آرند که خبیب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ بَ ] (اِخ) ابن ثابت. وی جواد و
فصیح و محدث بود. (از منتهی الارب).
فصیح و محدث بود. (از منتهی الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ بَ ] (اِخ) ابن جهنی. وی جد
معاذبن عبداللََّه بن خبیب بود. ابن انس و ابن
شاهین و غیر آن دو او را از صحابیان
آورده اند. ابن السکن از طریق ابن وهب از ابن
ابی ذئب از ...
معاذبن عبداللََّه بن خبیب بود. ابن انس و ابن
شاهین و غیر آن دو او را از صحابیان
آورده اند. ابن السکن از طریق ابن وهب از ابن
ابی ذئب از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ بَ ] (اِخ) ابن حارث. وی
صحابی بوده است. ابوموسی از قول ابن
شاهین نام او را چنین آورده ولی در ضمن
گفته است که ابن شاهین در این نام تصحیف
کرده و صحیح آن با «جیم» ...
صحابی بوده است. ابوموسی از قول ابن
شاهین نام او را چنین آورده ولی در ضمن
گفته است که ابن شاهین در این نام تصحیف
کرده و صحیح آن با «جیم» ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ خُ بَ ] (اِخ) ابن سلیمان بن سمره.
وی از محدثان بوده است. (از منتهی الارب).
وی از محدثان بوده است. (از منتهی الارب).
Habib - خبیب other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.