تابان
The entry is a dictionary list for the word تابان
تابان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نف) (از تابیدن و تافتن) روشن و
براق. (آنندراج). صفت مشبهه از مصدر
تابیدن بمعنی روشنی دهنده و جلادار.
(فرهنگ نظام). بهیّ (ملحض اللغات حسن
خطیب) دزی گوید: در فارسی صفت است،
در دمشق مانند اسم بکار رفته است بمعنی
«درخشش تیغه» ...
براق. (آنندراج). صفت مشبهه از مصدر
تابیدن بمعنی روشنی دهنده و جلادار.
(فرهنگ نظام). بهیّ (ملحض اللغات حسن
خطیب) دزی گوید: در فارسی صفت است،
در دمشق مانند اسم بکار رفته است بمعنی
«درخشش تیغه» ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) تاوان [ تبدیل «واو» به «ب» ].
غرامت : هابیل گفت مرا در این تابان
نیست. (تفسیر ابوالفتوح چ ۱ ج ۲
ص ۱۳۶).
غرامت : هابیل گفت مرا در این تابان
نیست. (تفسیر ابوالفتوح چ ۱ ج ۲
ص ۱۳۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) امیرعبد الحی دهلوی. یکی از
امراء و شعرای هندوستان است، در عصر
محمد شاه می زیسته، غزلیاتش در زمان او
بسیار مشهور بوده است. (قاموس الاعلام
ترکی).
امراء و شعرای هندوستان است، در عصر
محمد شاه می زیسته، غزلیاتش در زمان او
بسیار مشهور بوده است. (قاموس الاعلام
ترکی).
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
błyskotliwy; brylant; bystry; ciepły; cudowny; genialny; inteligentny; jaskrawy; jasny; ostry; pikantny; pogodny; promienny; światły; upalny; wesoły; zdolny; znakomity; żwawy; żywy