murgab - مرغاب
The entry is a dictionary list for the word murgab - مرغاب
مرغاب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِ مرکب) در تداول خراسانیان،
آب اندک چون چشمه یا قناتی خرد. آب کم.
چشمهٔ کم آب. (یادداشت مرحوم دهخدا).
آب اندک چون چشمه یا قناتی خرد. آب کم.
چشمهٔ کم آب. (یادداشت مرحوم دهخدا).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) نهری است به مرو
شاهجان. (از منتهی الارب). رودخانه ای است
که از پهلوی شهر مرو (مرو شاهجان) می گذرد
و آن را مرورود (مروالرود) نیز گویند یعنی
رودخانهٔ مرو. (از برهان) (از انجمن آرا) (از
آنندراج). نام ...
شاهجان. (از منتهی الارب). رودخانه ای است
که از پهلوی شهر مرو (مرو شاهجان) می گذرد
و آن را مرورود (مروالرود) نیز گویند یعنی
رودخانهٔ مرو. (از برهان) (از انجمن آرا) (از
آنندراج). نام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِخ) نام رودی به افغانستان و
آن یکی از آب راهه های جیحون است و نام
ترکی آن آق سو باشد. (یادداشت مرحوم
دهخدا).
آن یکی از آب راهه های جیحون است و نام
ترکی آن آق سو باشد. (یادداشت مرحوم
دهخدا).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِخ) نام محلی به فارس و
مجسمهٔ (ذوالقرنین) کورش، بدانجا است.
(یادداشت مرحوم دهخدا). مشهد مرغاب.
رجوع به مشهد مرغاب شود.
مجسمهٔ (ذوالقرنین) کورش، بدانجا است.
(یادداشت مرحوم دهخدا). مشهد مرغاب.
رجوع به مشهد مرغاب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِخ) دهی است از دهستان
مشهد مرغاب بخش زرقان شهرستان شیراز،
در ۱۱۷هزارگزی شمال شرق زرقان با ۵۸۵
تن سکنه. آبش از چشمه محصولش: غلات،
چغندر، میوه. شغل مردمش زراعت و
باغبانی. صنعت دستی قالی بافی است. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ...
مشهد مرغاب بخش زرقان شهرستان شیراز،
در ۱۱۷هزارگزی شمال شرق زرقان با ۵۸۵
تن سکنه. آبش از چشمه محصولش: غلات،
چغندر، میوه. شغل مردمش زراعت و
باغبانی. صنعت دستی قالی بافی است. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (اِخ) ده کوچکی است از
دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان
سیرجان. واقع در ۳۹هزارگزی جنوب شرقی
مشیز و سر راه مالرو قلعه عسکر به مشیز. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان
سیرجان. واقع در ۳۹هزارگزی جنوب شرقی
مشیز و سر راه مالرو قلعه عسکر به مشیز. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۸).
murgab - مرغاب other entries
Next Words