mayı - مایی
The entry is a dictionary list for the word mayı - مایی
مایی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص نسبی) منسوب به شهر مای
هندوستان که مردمش به ستاره شناسی و
جادوگری مشهور بوده اند. (یادداشت به خط
مرحوم دهخدا):
گرچه به هوا برشد چون مرغ همیدون
ورچه به زمین درشد چون مردم مایی.
منوچهری (یادداشت ایضاً).
از طالع میلاد ...
هندوستان که مردمش به ستاره شناسی و
جادوگری مشهور بوده اند. (یادداشت به خط
مرحوم دهخدا):
گرچه به هوا برشد چون مرغ همیدون
ورچه به زمین درشد چون مردم مایی.
منوچهری (یادداشت ایضاً).
از طالع میلاد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(حامص) «ما» بودن. انیت. انانیت.
(فرهنگ فارسی معین). || خودپرستی.
(ناظم الاطباء).
- مایی و منی؛ خودپرستی و تکبر. (ناظم
الاطباء):
در بحر مایی و منی افتاده ام بیار
می تا خلاص بخشدم از مایی و ...
(فرهنگ فارسی معین). || خودپرستی.
(ناظم الاطباء).
- مایی و منی؛ خودپرستی و تکبر. (ناظم
الاطباء):
در بحر مایی و منی افتاده ام بیار
می تا خلاص بخشدم از مایی و ...