şenaver - ّشناور
The entry is a dictionary list for the word şenaver - ّشناور
ّشناور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ شِ وَ ] (ص مرکب) آشناور. آشناگر
و آب ورز. (ناظم الاطباء). شناگر.
(آنندراج):
شناور باشی از هر آب مگذر
که اندر آب پر میرد شناور.ناصرخسرو.
تیر چون در کمان نهد بحری است
که نهنگ شناور اندازد.خاقانی.
بی همنفس خوش نتوان ...
و آب ورز. (ناظم الاطباء). شناگر.
(آنندراج):
شناور باشی از هر آب مگذر
که اندر آب پر میرد شناور.ناصرخسرو.
تیر چون در کمان نهد بحری است
که نهنگ شناور اندازد.خاقانی.
بی همنفس خوش نتوان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ش وَ) (ص مر.) 1 - چیزی که روی آب حرکت کند. 2 - چالاک . 3 - بی باک .