sirid - ثرید
The entry is a dictionary list for the word sirid - ثرید
ثرید Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ثَ ] (معرب، اِ) معرب ترید. (بحر
الجواهر). تریت. تلیت. (عامیانه). ابورزین.
اشکنه. نان شکسته در کاسه. یخنی. اُثردان.
مثرود. ثریده. ثُردَه. و آن غالباً از گوشت
باشد. || نوعی از طعام که پاره های
نان را در شوربای ...
الجواهر). تریت. تلیت. (عامیانه). ابورزین.
اشکنه. نان شکسته در کاسه. یخنی. اُثردان.
مثرود. ثریده. ثُردَه. و آن غالباً از گوشت
باشد. || نوعی از طعام که پاره های
نان را در شوربای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ثَ ] (اِخ) قلعه ای است در یمن از
بنی حاتم بن سعد. گویند به میان آن چشمه ای
است که بشدت فوران کند. (مراصد الاطلاع).
بنی حاتم بن سعد. گویند به میان آن چشمه ای
است که بشدت فوران کند. (مراصد الاطلاع).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ثَ) [ معر. ] (اِ.) تریت ، نانی که در آبگوشت یا شیر و غیره بخیسانند و بخورند.