itizad - اعتضاد
The entry is a dictionary list for the word itizad - اعتضاد
اعتضاد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ اِ تِ ] (ع مص) ببازو داشتن کسی
را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). یقال:
اعتضدته اعتضاداً؛ یعنی ببازو داشتم او را.
(منتهی الارب). چیزی را در بازو کردن. (تاج
المصادر بیهقی). در بازو داشتن چیزی را. (از
اقرب الموارد). ...
را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). یقال:
اعتضدته اعتضاداً؛ یعنی ببازو داشتم او را.
(منتهی الارب). چیزی را در بازو کردن. (تاج
المصادر بیهقی). در بازو داشتن چیزی را. (از
اقرب الموارد). ...