ayın - آیین
The entry is a dictionary list for the word ayın - آیین
آیین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) سیرت. رسم. (صراح). عرف. طبع.
عادت. داب. (دهار). آئین. شیمه. روش.
دَیْدَن. خلق. خصلت. خو. خوی.
منش :
سیرت او بود وحی نامه بکسری
چونکه به آئینْش پندنامه بیاکند.رودکی.
همه شب بدی خوردن آیین او
دل مهتران پر شد از کین او.فردوسی.
مزن رای ...
عادت. داب. (دهار). آئین. شیمه. روش.
دَیْدَن. خلق. خصلت. خو. خوی.
منش :
سیرت او بود وحی نامه بکسری
چونکه به آئینْش پندنامه بیاکند.رودکی.
همه شب بدی خوردن آیین او
دل مهتران پر شد از کین او.فردوسی.
مزن رای ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام دهی به نزدیک غار مومیائی.
(برهان). صحیح آبین است: و بقربه قریة
تسمی آبین... فینسب الیها و یقال موم آبین...
معنی اسمه شمع الماء. (الجماهر بیرونی).
(برهان). صحیح آبین است: و بقربه قریة
تسمی آبین... فینسب الیها و یقال موم آبین...
معنی اسمه شمع الماء. (الجماهر بیرونی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ په . ] ( اِ.) = آئین : 1 - رسم ، عادت . 2 - معمول ، متداول ، مرسوم ، سنت . 3 -
شیوه ، روش . 4 - کردار. 5 - قاعده ، قانون . 6 - سامان ، اسباب . 7 - زیب ، زینت
.8 - فر، شکوه . 9 - مذهب ، کیش . 10 - تشریفات . 11 - طبیعت ، نهاد، فطرت . 12 -
شهرآرای ، جشن .
شیوه ، روش . 4 - کردار. 5 - قاعده ، قانون . 6 - سامان ، اسباب . 7 - زیب ، زینت
.8 - فر، شکوه . 9 - مذهب ، کیش . 10 - تشریفات . 11 - طبیعت ، نهاد، فطرت . 12 -
شهرآرای ، جشن .
ayın - آیین other entries
Next Words
Words according to the Latin alphabet.